نگاهی به تاریخ پوشش و تحولات آن در ایران
1400/04/23 - 10:00
تاریخ و ساعت خبر:
111552
کد خبر:
یادداشت / محبوبه سیفی

نگاهی به تاریخ پوشش و تحولات آن در ایران

در این مقاله سعی شده است تا ضمن بررسی تاریخ پوشش ایرانیان، تحولات این مقوله مهم فرهنگی در طول سده های گذشته مورد تطور و بررسی قرار بگیرد در بخشی از این یادداشت می خوانید: در عصر اولیه‌ی اسلامی در ایران به گمان مورخان و همچنین از روی آثار به جا مانده و تصویرهای حجاری شده، مردمان این مرز و بوم دارای پوشش مناسب بوده و همواره لباس فاخربه تن می‌کرده‌اند. در دوره‌های پیش از اسلام و طی دوران امویان، عباسیان و حتی پس از حکومت عباسیان، ایران به دلیل پارچه‌ها و منسوجات فاخرش مورد توجه بوده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس - گلستان: پوشاک به عنوان مهم‌ترین مظهر انتقال نشانه‌های فرهنگی در میان جوامع انسانی مطرح است. بسیاری بر این باورند که استیلای فرهنگی و سلطه‌پذیری در وهله‌ی اول به‌وسیله‌ی انتقال پوشاک انجام می‌پذیرد و حتی می‌توان با تغییر پوشاک یک جامعه، تغییرات و تحولاتی در ساختار زندگی اجتماعی آن جامعه به وجود آورد
با ورود دین مبین اسلام به ایران و قبول آن توسط مردمان این سرزمین و سفارش‌های اسلام مبنی بر داشتن حجاب و پوشش مناسب فراخور مقام انسانی، تحولاتی در نوع پوشش و لباس شکل گرفت و لباس‌ها به نحوی پوشیده‌تر گشت. اما آنچه در دوره‌های مختلف اسلامی مورد توجه بوده، الگوبرداری از نظام طبیعت و تناسب با محیط اجتماعی و جغرافیایی مناطق مختلف ایران بوده است
سبک پوشش دوره‌ی نخستین اسلامی به طور کلی امتداد دوره‌ی پیش از اسلام بوده است. با آنکه پیش از اسلام اعراب شبه جزیره‌ی عربستان سعی می‌نمودند که در موارد مختلف و از جمله پوشش، محافظ سنت عربی خویش باشند، اما از تأثیر تمدن‌های پیرامون خود، یعنی ایران و روم شرقی در امان نماندند
در عصر اولیه‌ی اسلامی در ایران به گمان مورخان و همچنین از روی آثار به جا مانده و تصویرهای حجاری شده، مردمان این مرز و بوم دارای پوشش مناسب بوده و همواره لباس فاخر و قابل توجهی به تن می‌کرده‌اند. به کل در دوره‌های پیش از اسلام و طی دوران امویان، عباسیان و حتی پس از حکومت عباسیان، ایران به دلیل پارچه‌ها و منسوجات فاخرش مورد توجه بوده است. به عنوان مثال «آمل» و «قومس» به خاطر طیلسان‌های پشمی، گرگان و ری به خاطر انواع قباها، بم به خاطر دستمال‌های سر و پارچه‌های عمامه‌اش، آذربایجان، ارمنستان و اران به خاطر شلوار بندهای مرغوبشان و کاث مرکز خوارزم نیز به خاطر نیم تنه‌های آجیده‌اش شهرت داشته‌اند
در قرون میانه‌ی تاریخ ایران، تأثیراتی از هنر بومی مناطق آسیای مرکزی و مردم آن منطقه در پوشش دیده می‌شود. اما باز هم تأثیرات اندیشه‌های اسلامی و ایرانی نمود بسیاری دارد. سلجوقیان در مجموع، برای ایرانیان پیام‌آور سبک جدیدی از لباس آن گونه که در شرق عربی رخ داد، نبودند؛ چرا که خود آن‌ها متأثر از فرهنگ ایرانی و اسلامی بوده‌اند. با این حال برخی اشکال جدید به خصوص در زمینه‌ی پوشش سر، طی این دوره مرسوم گشت. مدارک موجود در خصوص پوشاک زنان در سده‌های سوم و چهارم هجری بسیار کمیاب است؛ اما از روی همین منابع ناچیز شباهت‌های زیاد آن را با پوشاک مردان می‌توان دید، از جمله خفتان‌های ضخیم و کمردار با آستین‌های تنگ و تن پوش‌های زیرین ساده. این خفتان‌ها گریبانی زبانه‌دار دارند که از راست به چپ بسته شده است. از مشخصات البسه‌ی سده‌های پنجم تا هفتم، خفتان‌های ضخیم تزیین شده است که به طور مورب از سمت راست به چپ بسته شده و در سمت راست گریبان، فقط یه یقه برگردان دارند. این خفتان‌ها توسط تسمه‌های چرمی که از آن‌ها ابزارهایی آویزان می‌شد، بسته می‌گردید
با تسلط مغولان بر ایران، بسیاری از سبک‌های پوشش مخصوص به خاور دور به سرزمین ما آمد؛ به ویژه سبک‌های چینی که آثار آن در رداهای تزیینی افراد عالی مقام و صاحب منصبان آن دوره نمایان است. سبک‌های چینی نه تنها بر لباس‌های درباری که بر لباس نظامی نیز تأثیر به‌سزایی نهادند. در این میان پوشاک زنان تغییر چندانی نکرد، مگر پوشش سر آن‌ها که چیزی بود شبیه دستمال سر برای زنان غیرمغول و نیز نوعی کلاه ویژه مخصوص شاهزادگان مغول
به طور کلی از این دوران به بعد تا دوره‌ی صفویه تغییرات چندانی در لباس‌های ایرانیان صورت نمی‌پذیرد. اندک تغییرات هم بیشتر در زمینه‌ی طرح و یا رنگ‌بندی است. عصر صفویه را باید نقطه‌ی آغازین نفوذ فرهنگی اروپاییان در ایران دانست. هر چند ایرانیان در مقابل هجوم فرهنگی بیگانگان به شدت مقاومت کردند.ایران دوره‌ی صفویه به دلیل سنت و پیشینه‌ی فرهنگی خود زیر یوغ استعمارگران نرفت و نساجی تولید لباس در دوره‌ی صفویه راه خود را فارغ از دسیسه‌های غربیان ادامه داد.هر چه از عمر فرمانروایی سلسله‌ی صفویه می‌گذشت، تلاش اروپاییان برای رخنه در بازار ایران گسترده‌تر و موفق‌تر می‌گشت. زیرا که شاهان صفوی احساس می‌کردند که برای تقویت قوای نظامی خود در مقابل هجوم عثمانی و قبایل دیگر نیاز دارند که از فنون، تجهیزات و تجربیات نظامی اروپاییان می‌بایست بهره‌برداری کامل را کرد. از این رو در مقابل تسهیلات تجاری که برای اروپاییان قائل می‌شدند از آن‌ها می‌خواستند تا به ارتش و نظامیان ایران سروسامانی بدهند و اروپاییان هم از این فرصت‌ها استفاده می‌کردند و در اواخر این دوره تأثیرات بسیار اندک و جزئی از غرب را می‌توان در پوشش و لباس دید که البته با توجه به این نکته که بسیار کم و ناچیز است در فرهنگ پوشش ملی تأثیری نداشته است
وضعیت پوشش و حجاب در دوره‌های افشاریه و زندیه نیز به نحوی تداوم گذشته و یا بهتر بگوییم، دوره‌ی صفویه بوده است و تحول چندانی در شکل و طرح آن رخ نمی‌دهد و هنوز همان ویژگی‌های نجابت و وقار را می‌توان در لباس مردان و زنان مشاهده کرد. اما با روی کار آمدن سلسله‌ی قاجاریه، تغییرات و تحولات چشم‌گیری در حوزه‌ی پوشش رخ می‌دهد. هر چند این تغییرات طولانی مدت روی می‌دهد و باید برای آن چندین دوره را در نظر گرفت
بعد از این دوره توجه به غرب و نوعی تمایل به سمت کشورهای اروپایی گسترش می‌یابد و پای کشورهای اروپایی از جمله انگلیس، روسیه و فرانسه به کشور بازتر می‌شود. صرف نظر از نتایج بدی که حضور مستقیم و غیرمستقیم خارجی‌ها در ایران از خود به جای گذاشت، ضربات شدیدی در بحث فرهنگی به ایران وارد آمد و یکی از این لطمه‌ها را باید در زمینه‌ی پوشش و لباس دانست که تغییرات بنیادینی را در پوشش مردمان ایران به وجود آورد. اگرچه رواج غربی‌گرایی و توجه به غرب در امور نظامی و دانش جنگ افزاری آغاز شد اما تأثیرات خود را در حوزه‌های فرهنگی از جمله پوشش به جا نهاد
در دوره‌ی ناصرالدین شاه میل به اصلاحات رو به فزونی یافت. اصلاحاتی که اروپاییان برای آینده‌ی ایران ضروری می‌دانستند. ناصرالدین شاه بعد از دیدن لباس‌های شیک و زیبای زنان اروپایی به‌خصوص پس از عقاله‌ی شدیدی که به لباس رقاصان بالرین اروپا پیدا کرده بود، در بازگشت به ایران زنان را ترغیب کرد تا لباس‌های خود را شبیه لباس زنان بالرین اروپا کنند و از آن به بعد طرح لباس «شلیته و شلوار» به شیوه‌ی لباس زنان بالرین غرب در بین زنان ایران رایج شد.اگرچه هنوز به اصل حجاب زن‌ها در بیرون از خانه خدشه ای وارد نشده بود و زن‌ها تنها در اندرونی از این‌گونه لباس‌ها استفاده می کردند، اما کنار نهادن لباس‌های ملی و سنتی، گام جدیدی در پذیرش فرهنگ غرب و اولین نرمش در مقابل باز شدن پای ورود استعمار به ایران بود. اما علی‌رغم تمامی این مقاومت‌ها، جریان دگرگون‌سازی فرهنگ و عادات از جمله با اصطلاح مدرنیزه کردن پوشاک مردان و زنان، جریان داشت.از اواخر سلطنت ناصرالدین شاه، تا وقوع مشروطه، تغییر محسوسی در لباس به وجود نیامد و عموماً اقشار بالای جامعه را شامل می‌شد. وقوع مشروطه و موج نوینی که با آن ایجاد شد، در زمینه‌ی پوشش خوانین نیز به نوبه‌ی خود تغییراتی به وجود آورد که زمینه‌ساز تحولات بعدی شد. بعد از مشروطه که تحولات مهمی از لحاظ سیاسی و اجتماعی در زندگی ایرانیان پیش آمد، از طرف آزادی‌خواهان و روشنفکران به وضع زنان ایران توجهی معطوف گردید و شعرا و نویسندگان و حتی برخی از خود بانوان با سواد درباره‌ی آزادی و حقوق زنان در جامعه اشعار و نوشته‌هایی پدید آوردند و بانوان ایرانی را دعوت به برانداختن رسوم و تقلیدهای کهنه، خانه‌نشینی، خانه‌آرایی، ولخرجی و تفنن بازی نموده و آن‌ها را به شرکت در امور اجتماعی ترغیب و تشویق کردند
با گذشت زمان بر تعداد مدارس دخترانه در ایران افزوده شد و تغییراتی در البسه و ورود اجناس متنوع و فراوان اروپایی و تقلید خانم‌ها کم‌کم باعث شد که تغییرات و تطورات مهمی در وضع لباس این دوره پیش آید. در این تغییرات عامل مهم دیگری نیز واقع شد و آن ورود خیاطان و طراحان اروپایی مخصوصاً فرانسوی به تهران بود که به سبک اروپایی‌ها برای خانم‌ها لباس می‌دوختند و مشتری فراوانی داشتند
دوران 16 ساله‌ی رضاشاه بر ایران، متضمن اقدام‌های فرهنگی متعددی بوده است که عمدتاً با تأکید بر ترک سنت های قدیمی و روی آوردن به مظاهر تمدن غربی صورت گرفته است. از میان تمام جریان‌های فرهنگی حکومت پهلوی اول، موضوع کشف حجاب بیشتر مورد توجه واقع شده است؛ چرا که از دیدگاه رضاشاه، کشف حجاب برابر بود با «امکان بروز استعداد و لیاقت ذاتی زن» تحلیل‌گران تاریخ معاصر ایران عموماً بر آنند که کشف حجاب یکی از اساسی ترین اقدام‌های حکومت رضاشاه برای غربی کردن ظواهر کشور بوده است
در یک جمع‌بندی باید گفت بومی‌سازی و تولید وطنی پوشاک و طرح‌های ملی در دوره‌ی قاجار و به‌خصوص در دوران پهلوی در ارتباط با اروپاییان دچار دگرگونی می‌گردد و نوع لباس‌ها و طرح آن‌ها به نحوی تغییر می‌کند. چیزی که در آن عصر با عنوان «فرنگی شده» شناخته می‌شد. پوشش‌های رواج یافته از دوران طاغوت کپی‌برداری از نظام اروپایی و جامعه‌ی صنعتی شده و بی‌بندوبار بود که با نظام سنتی و در عین حال ارزشی جامعه‌ی ایرانی در تعارض بود. بدین ترتیب می‌توان چنین گفت که جامعه‌ی ایران و مردمان این مرز و بوم با تاریخ کهن، اندیشه‌ی اسلامی غنی و فرهنگ پویای خود، الگوهای مناسبی از پوشش و لباس را در دوره‌های مختلف ایجاد می‌کردند ولی این میراث و سنت در اثر ارتباط با اروپاییان و غربی‌ها، رفته‌رفته فراموش شده است
بر تصمیم‌گیران در حوزه‌ی فرهنگ، هنرمندان و صنعت‌گران در حوزه‌ی پوشش و طراحی لباس واجب است که در دنیای امروز همگام با نیازها و ارزش‌های تاریخی و فرهنگی کشور اقدام به ارائه‌ی طرح برای لباس و پوشاک ایرانیان کنند و از تاریخ موفق کشورمان در حوزه‌ی پوشش و لباس‌های سنتی و بومی که نماد زیبایی و وقار، اصالت و پوشیدگی است، استفاده کنند تا پوشش ملت ایران بر پایه‌ی دین اسلام و فرهنگ کشور و توسط هنرمندان متعهد و خوش ذوق ایرانی طراحی گردد و با گسترش فرهنگ اسلامی و روی آوردن به شخصیت والای انسانی راه رواج فرهنگ برهنگی و تبلیغات مسموم بسته شود
انتهای پیام/*

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
پوشش، ایرانیان، تاریخ پوشش، تحولات پوششی ایرانیان،
اخبار مرتبط
ارسال نظر
  • مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
  • 1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • 2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
  • 3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اخبار پر بحث
بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
نخستین پایگاه خبری تحلیلی زنان کشور
پست الکترونیکی:
info [at] tanineyas [dot] ir
طراحی و اجرا الکا