بانوی محجبه محلاتی: برای تبیین حجاب وعفاف باید ریشه ای کار کرد/ سعی کرده ام حجابم همراه با خوش‌رویی باشد این خود یک تبلیغ است

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس - مرکزی - مهدیه سرلک: بر خلاف تبلیغات سوئی که پیرامون بحث حجاب و مانعیت آن برای حضور زن در اجتماع وجود دارد؛ دین مبین اسلام نه تنها حجاب و عفاف زن را با حضور سازنده وی در جامعه در تعارض ندانسته، بلکه این حضور متعهدانه و سازنده را موجب تعالی و پیشرفت جامعه می داند. حضور زنان در طول تاریخ در همه عرصه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و نیز تجربه کنونی زنان فعال مسلمان و خصوصاً تاریخ انقلاب اسلامی بهترین گواه بر این مطلب است که حضور و فعالیت زن در جامعه براساس موازین شرعی و الهی موجب موفقیت و سعادت آن جامعه نیز خواهد شد.
حال برای پاسخ به این سوال که "حجاب و عفاف زن با حضور و فعالیت سازنده او در جامعه در تعارض است یا خیر" به سراغ یکی از بانوان شهرستان محلات رفتیم تا از وی به عنوان یک فرد فعال در عرصه‌ اجتماعی این مهم را بپرسیم.
1. لطفا آن طور که دوست دارید خودتان برای خوانندگان ما معرفی کنید؟ فضه سبزه‌ای هستم فارغ التحصیل رشته اپتومتری از دانشگاه شهید بهشتی تهران و حدود ۹ سال است در محلات مشغول فعالیت و خدمت رسانی به همشهریانم هستم.
2. درباره حرفه یا تخصصی که در آن مشغول به فعالیت هستید توضیح بفرمایید؟ یکی از شاخه های تخصصی علم چشم پزشکی، بینایی سنجی است. اگر بخواهیم بینایی سنجی یا اپتومتری (optometry) را به صورت ساده بیان کنیم، همان بررسی دید و ساختار های مربوط به آن است و بخشی از معاینات کامل چشم است.
3. دیدگاه و نظر شما درباره حجاب چیست؟ من از کودکی در جمع خانواده و بستگانم با حجاب آشنا شدم و اولین الگوی من در رعایت حجاب و حدود شرعی، خانواده ام بودند، لذا معتقدم خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعی می‌بایست به این مهم بپردازد و رعایت حجاب و حدود شرعی را به فرزندان بیاموزد.
گاهی ماردان محجبه‌ای را می بینم که دخترانشان حجاب کاملی ندارند این نشان می‌دهد خیلی از مادران محجبه نیز از جایگاه و ارزش حجاب‌شان آگاه نیستند و نتوانستند به شایستگی این ارزش را به دخترانشان منتقل کنند.
4. چقدر خودتان را ملزم به رعایت حجاب می‌دانید؟ خودم را ملزم به رعایت حجاب می‌دانم و با علاقه و اختیار آن را انتخاب کردم.
گاهی افراد به حجابم، خرده می گیرند شاید در لحظه اول دلگیر شوم اما چون به حجابم عمیقا اعتقاد و باور دارم خللی در حفظ حجابم ایجاد نمی کنند؛ در واقع وقتی چیزی با همه وجودت عجین شده باشد به این راحتی ها سست نمی‌شود.
5. آیا حجاب بنا بر آنچه که عده‌ای شعار می دهند برای بانوان محدودیت به همراه دارد؟ به نظرم حجاب برای بانوان فرصتی را فراهم می آورد تا فارغ از ظواهر و جذابیت های جسمی، دانش و توانایی هایشان را بروز دهند.
در طول روز ممکن است گاهی نیاز باشد ساعت‌ها با آقایان صحبت کنم و این موضوع من را آزرده نمی‌کند چراکه حجاب و نوع پوششی که دارم به من حس امنیت و آرامش می‌دهد.
معتقدم حجاب؛ حضور بانوان را در جامعه نه تنها محدود نمی کند بلکه با حس امنیتی که می بخشد، فعالیت و حضور را آسان‌تر می‌کند.
6. به نظر شما راهکارهای ترویج حجاب چیست و خود شما چقدر می‌توانید در این زمینه نقش‌آفرین باشید؟ معمولا سلبریتی‌ها و افراد معروف در یک جامعه الگو قرار می گیرند و متاسفانه بسیاری از آنان در قید و بند این مسائل نیستند و کم کم این احساس را القا می‌کنند که هر کس به احکام و حدود دین پایبند باشد اصطلاحا امروزی نیست و بی‌کلاس است و این احساس کار را بر جوانان سخت می کند.
به نظرم برای تشویق به حجاب باید ریشه ای کار کرد، دلایل و فواید حجاب را تبیین کرد تا هم محجبه ها و هم کم حجاب ها در این زمینه مطلع و آگاه شوند. با زبان دلنشین و برخورد مناسب همه را به حجاب دعوت کنیم.
باید دلسوزانه و با عشق به تبیین حجاب بپردازیم به قول سردار شهید سلیمانی "احساس کنیم که آن دختر کم حجاب دختر خودمان هست."
خودم هم خیلی دوست دارم مبلغ حجاب باشم و همیشه سعی کرده ام حجاب و پوششم همراه با خوش‌رویی باشد و احساس میکنم این خودش نوعی تبلیغ و تشویق به حجاب است.
7. خاطره‌ای که بخواهید برای‌مان تعریف کنید و مرتبط با موضوع گفتگوی‌مان هم باشد، چیست؟ خاطره شیرینی که از حفظ حجاب دارم مربوط به دوران دانشجویی ام است؛ در دوران دانشجویی زیاد پیش می آمد که با ساک یا چمدان بین خانه و خوابگاه رفت و آمد کنیم.
یادم می آید یک روز گرم خردادماه که چمدان سنگینی را با خودم به سمت ایستگاه مترو میبردم و به هر پله ای می رسیدم توقف می کردم به زحمت چمدان را جا به جا می کردم. این وقت ها حس غربت هم به سراغ آدم می آید، حس اینکه در این سختی ها چقدر تنهایی .
در همین افکار بودم که آقایی از راه رسیدند و چمدان را برایم جا به جا کردند. در جواب تشکرم گفتند : "حضرت زهرا(س) حفظتون کنه که تو این گرما حجابتون رو حفظ کردید."
به فکر فرو رفتم که من کجا لیاقت مراقبت مادرانه حضرت زهرا(س) را دارم؟! به خودم آمدم و چادرم را محکم تر گرفتم و راه افتادم، انگار چمدان دیگر آنقدرها هم سنگین نبود. حس می کردم دعای آن رهگذر برآورده شده.
وحالا می فهمم وقتی برای انجام یک کاری انگیزه کافی داشته باشی هرقدر هم سخت باشد مثل آب گوارایی سرمیکشی..
راستی چقدر جای آدم هایی که داشته های ارزشمند زندگیمان را به یادمان می آورند خالیست...
انتهای پیام/*