معمار اصلی یک جامعه موفق، دستان ماهر و فکر متعالی یک معلم است
1401/02/17 - 11:29
تاریخ و ساعت خبر:
138702
کد خبر:
مبلغ و مدرس مبانی فکری شهید مطهری در حوزه و دانشگاه:

معمار اصلی یک جامعه موفق، دستان ماهر و فکر متعالی یک معلم است

یک مدرس مبانی فکری شهید مطهری گفت: یک کشور اگر بخواهد به سرافرازی برسد، به رفاه و غنا برسد، به علم و تفوّق علمی منتهی شود، اگر بخواهد مردم شجاع، آزاده، فهمیده، عاقل، خردمند و متفکر تحویل جامعه‌ی بشری دهد، باید این زیرساخت اصلی را درست کند. زیرساخت تعلیم دوران کودکی و نوجوانی. این، شأن معلم است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس - قم : حضرت مولانا می‌فرماید که «ای برادر تو همه اندیشه‌ای- مابقی خود استخوان و ریشه‌ای.» انسان‌ هم جسم است و هم جان. انسان هم حافظ و پرونده جسمش است و هم جانش. حراست از جسم و جان بر عهده انسان، خانواده و جامعه‌اش است اما جان است که به قول مولانا حقیقت انسان را می‌سازد و جان است که به دستان معلمان پرورانده می‌شود. مراد از معلم صرفا معلمان سخت‌کوشی نیست که پای تخته و برابر دانش‌آموزان کلاس می‌ایستند بلکه هر عضو جامعه در قبال رفتار و کردار خود می‌تواند معلم باشد، می‌تواند جان انسان‌ها را تحت ‌تاثیر قرار دهد و بیاموزد و بپروراند.
به مناسبت هفته بزرگداشت مقام معلم با آمنه رضایی استادیارجامعه زنان استان قم ، مبلغ و مدرس مبانی فکری امام خامنه ای و شهید مطهری در حوزه و دانشگاه گفت وگویی انجام داده ایم.
طنین یاس : سلام علیکم، بزرگداشت مقام معلم و عید بر شما مبارک باشد خیلی خوشحال هستم که این فرصت به دست آمده که درباره جایگاه و مقام معلم با شما صحبت کنم. به عنوان اولین سوال لطفا نظر خود را درباره جایگاه تعلیم و تربیت در رشد افراد و تفاوت این دو بیان کنید
تعلیم به معنای آموزش دادن و انتقال مفاهیم و اطلاعات به ذهن، یکی از مراحل و مراتب تربیت است. البته تربیت بدون تعلیم امکان پذیر نیست، ولی تربیت، تنها با تعلیم اتفاق نمی‌افتد. در آموزش نمره اهمیت می‌یابد ولی تربیت نمره محور نیست. گاه فردی خوب حرف می زند و خود را خوب اثبات می کند و نمره می‌گیرد اما او رشد نیافته است. ممکن است شخصی دهها حدیث درباره مذمت دروغ گویی و یا خوبی صداقت در ذهن داشته باشد، ولی دروغگوی ماهری باشد، چرا که او تربیت نشده است. از سویی دیگر، ممکن است کسی این احادیث را نداند ولی راستگو باشد، این شخص تربیت شده است.
البته قوت علمی مربی ضروری است و اگر مربی از لحاظ علمی دستش خالی باشد، نمی‌تواند یاری دهنده ی دین باشد و در جایگاه یک رزمنده در میدان نبرد مستقیم، ایفای نقش کند، زیرا کسانی که کار علمی نکرده‌اند، نه می‌توانند انتقال بدهند و نه می‌توانند دفاع کنند و قلم و بیانی برای یاری دین ندارند.
قرآن نیز کتاب تربیت است و تنها کتابی آموزشی نیست. درهم‌تنیدگی موضوعات گوناگون در آیات نیز به جهت نگاه تربیتی قرآن است. در تعلیم، انتقال اطلاعات هدف اصلی است اما هدف در تربیت، افزون بر انتقال اطلاعات ایجاد احساس است. از این رو، تربیت صحیح احساس محبت به خوبی ها و نفرت از بدی ها را در متربی برمی‌انگیزد. امام سجاد علیه السلام در دعای خود برای فرزندان می فرماید: و ایشان را دوستدار و نیکخواه دوستانت و خصم و بدخواه نسبت به دشمنانت قرار ده (صحیفه سجادیه دعای ۲۵). همین برانگیختن احساس در تربیت، موجب حرکت می گردد. قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی، بگو اگر خدا را دوست می دارید از من پیروی کنید. (آل عمران ۳۱). در تربیت افزون بر انتقال معلومات،رشد انسان ها به معنی رشد فکری و شخصیتی آنها و دست یافتن به حریت و آزادگی مورد توجه است.

نظر شما درباره جایگاه معلم چیست؟
در رابطه با جایگاه معلم میتوان به روایتی از حضرت رسول اشاره کرد که میفرماند: «اِنَّما بُعِثتُ مُعَلِّماً» یعنی «به راستی که من معلم مبعوث گردیدم» و این بالاترین افتخار است که پیغمبر خود را معلم میداند.»
در روایتی از حضرت علی(ع) نقل شده است که «من علّمنی حرفاً فقد صیّرنی عبداً» یعنی «هرکس حرفی مرا بیاموزد مرا بنده ی خود نموده است». البته من نمیدانم سند این روایت چه هست و چگونه است و چقدر متقن است، اما حرف، حرف درستی است - همین است که انسان با آموختنِ از کسی، در واقع یک مرحله‌ای را پشت سر میگذارد که جا دارد به خاطر آن مرحله خود را بنده و خدمتگزار آن هدایت کننده و راهنما بداند و قرار بدهد.
چه زمان معلم در کار خود موفق عمل می کند؟
ماده‌ی خامی که در دست معلم است و با کار خود و تلاش خود میخواهد او را به محصول نهائی برساند، یک ماده‌ی بی‌جان نیست؛ انسان است. این خیلی مهم است. یک وقت انسان یک ماده‌ی جامد را با تلاش خود، ابتکار خود، عرق ریختن و ساعتها صرف کردن، تبدیل میکند به یک محصول مطلوب؛ که به جای خود ارزشمند است. یک وقت این ماده‌ای که دست ماست، یک موجود انسانی است، با استعدادهایش، با عواطفش، با احساساتش، با ظرفیتهای فراوانی که در یک انسان وجود دارد. این نوجوان ممکن است فردا کسی مثل امام بزرگوار ما بشود، ممکن است یک مصلح اجتماعی بشود، ممکن است یک دانشمند برجسته بشود، ممکن است یک انسان صالح و والا بشود. هرگاه معلم بتواند این ماده خام رابه یک انسان تبدیل کند معلم موفقی است.
یک کشور اگر بخواهد به سرافرازی برسد، به رفاه و غنا برسد، به علم و تفوّق علمی منتهی شود، اگر بخواهد مردم شجاع، آزاده، فهمیده، عاقل، خردمند و متفکر تحویل جامعه‌ی بشری دهد، باید این زیرساخت اصلی را درست کند. زیرساخت تعلیم دوران کودکی و نوجوانی. این، شأن معلم است.
اگر معلم خوب عمل کند، صحیح عمل کند، با تدبیر عمل کند، با دلسوزی عمل کند، به نظر ما همه‌ی مشکلات جامعه حل میشود. نه اینکه بخواهیم بگوییم عوامل مؤثر در تربیت جوانان ما، بیرون از محیط مدرسه وجود ندارد؛ چرا، خانواده‌ ها مؤثرند، رسانه ‌ها مؤثرند، فضای اجتماعی مؤثر است -در اینها تردیدی نیست- اما آن سازنده‌ی اصلی، آن دست ماهر اصلی که میتواند یک ساخت مستحکمی درست کند که این عوامل گوناگون نتوانند تأثیر بنیانی ‌ای روی این محصول بگذارند، دست معلم است. این، ارزش معلم است.
اهم وظایف معلم از نظر شما چیست؟
وظایف یک معلم را با توجه به نظر رهبر در این زمینه بیان میکنم. از دید رهبر عزیزمان هر معلم سه وظیفه دارد ۱) یاد دادن دانش ۲) یاد دادن تفکر ۳) آموزش رفتار و اخلاق
یاد دادن دانش این است که معلم مطالب کتاب ها و سرفصل های مقرر درسی را به خوبی به دانش آموزان بیاموزند. کاری که تمامی معلمان کشورمان انجام می دهند. و باید دقت کرد که معلمی تنها در همین وظیفه منحصر نشود. و معیار ما برای معلم کاردان و مناسب تنها به این عامل تقلیل نیابد.
دوّم، که بخش مهمی را در بر میگیرد، یاد دادن تفکّر است. کودک ما فرابگیرد که فکر کند -فکر صحیح، فکر منطقي- و براي فکر کردن درست راهنمایي بشود؛ سطحي‌نگري، سطحي‌آموزي در مسائل زندگي یک جامعه را زمین‌گیر میکند، در بلند مدّت بدبخت میکند؛ باید فکر کردن را در جامعه نهادینه کرد... اگر کسي داراي تفکّر بود، این روحیّه موجب میشود که او بتواند مسائل مهمّ علم را هم کشف کند. اگر جوان ما، عالم ما، دانشمند ما متفکّر بار آمده باشد، از آن ذخیره‌ي دانشي که در اختیار او است، ده‌ها و صدها مسئله‌ي جدید مطرح میکند و پاسخ میگیرد. پس استفاده‌ي از علم با تفکّر ممکن است.
سوّم، آموزش رفتاري، آموزش اخلاقي را شامل میشود. ما ملّتي هستیم با آرمانهاي بلند، با حرفهاي بزرگ، با قلّه‌هاي ترسیم‌شده‌اي که میخواهیم خودمان را به این قلّه‌ها برسانیم. این احتیاج دارد به انسانهاي صبور، عاقل، متدیّن، اهل ابتکار، اهل اقدام، دور از تنبلي، مهربان، عطوف، داراي حلم، داراي شجاعت، با رفتارهاي مؤدبّانه، پرهیزگار و انسانهایي که درد دیگران، درد آنها محسوب بشود. بافت انسان و قالب و تراش یک انسان مطلوبِ اسلام چیزي است که با تربیت حاصل میشود.
...و سخن آخر
در پایان از خدای متعال میخواهیم همه ی ما را در خودسازی و دگر سازی ، تربیت نفس و دیگران که دو تکلیف فردی و اجتماعی محسوب میگردد موفق بدارد و مارا از کادرسازان برای دولت امام زمان قرار دهد و خلوص سرمایه ی همه ی فعالیتهایمان باشد. معلم یک الگو در تمامی حوزه های رفتاری برای دانش آموزان است، که بسیار تاثیر گذار نیز می باشد. صرفاً این نیست که در کلاس درس، دو کلمه شما بگوئید و او یاد بگیرد؛ همه‌ی رفتار شما، حرکات شما، منش شما، اخلاق شما، به صورت مستقیم در این مخاطبِ گیرا اثر میگذارد و او را شکل میدهد. شما با سخن خود، با منش خود، با رفتار خود، میتوانید به او اعتماد به نفس بدهید؛ میتوانید به او امید بدهید؛ میتوانید او را روانه‌ی میدانهای عمل کنید؛ میتوانید به او روح دیانت را آنچنان که شایسته‌ی اوست، تزریق کنید؛ میتوانید از او انسانی زیرک، پرتلاش، اجتماعی، علاقه‌مند به مصالح جمع و جامعه بسازید و به وجود بیاورید؛ میتوانید روح ابتکار را در او زنده کنید. این کار یک معلم حقیقی است.

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
معمار اصلی یک جامعه موفق و سرافراز، دستان ماهر و فکر متعالی یک معلم است
اخبار مرتبط
ارسال نظر
  • مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
  • 1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • 2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
  • 3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اخبار پر بحث
بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
نخستین پایگاه خبری تحلیلی زنان کشور
پست الکترونیکی:
info [at] tanineyas [dot] ir
طراحی و اجرا الکا