دستکش هایی که از صاحبش مشهور تر شد!
1398/04/15 - 11:24
تاریخ و ساعت خبر:
34151
کد خبر:

دستکش هایی که از صاحبش مشهور تر شد!

اینجا عشق حرف اول و آخر را می زند وقتی نه خبر از پول است و نه امکانات. بانوان فوتبالیست ایران که در بهترین حالت در دیدار با علی کریمی یک دست پیراهن مناسب هدیه می گیرند، آنهم چون نفرات تیم ملی هستند! چه انتظاری می توانند داشته باشند که در ترکیب ملوانی که صد بار فریاد انحلال تیم فوتبال بانوانش را سر داده حواسش به دستکش پاره گلری باشد که با جان و دل شیرجه می زند برای مهار توپ های حریف و محافظت از هفت متر دروازه ای که وظیفه باز نشدنش را روی دوش خود احساس می کند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس - دنیا حیدری: نام هایشان کسی را یاد چیزی نمی اندازد. آنقدر نا آشنا و غریبه است که کمتر ذهنی را درگیر خود می کند. مگر آنکه کولاکی شود یا منتشر که نظرها را به خود جلب کند.
روزهای گذشته ورزش بانوان دو مرتبه خیلی کوتاه نظرها را به خود جلب کرد. اولین بار وقتی خبر قهرمانی شهرداری بم در لیگ منتشر شد برای دقایقی کوتاه برخی را به خود جلب کرد و دومی عکس دستکش های پاره سمیرا رستمی، دروازه بان تیم فوتبال زنان ملوان بندر انزلی.
تلخ بود . خیلی تلخ. تلخ بود که حتی دستکش هایش نیز از خودش مهم تر بودند که اگر عکسش با هر عنوانی منتشر می شد نمی توانست تا این ندازه بازتاب داشته باشد که دستکش های پاره ای که هفته ها و ماهها با آن بازی کرده بازتاب داشت و نظرها را به خود جلب کرد و تلخ تر اینکه دستکش های سمیرا حتی خبرش داغ تر و پربازدید تر شد از قهرمانی شهرداری بم که پنج گلزن برتر لیگ را با 171 گل زده را در ترکیب خود داشته.

مهجورند. به اندازه همین چند تکه خبر مهجورند و مظلوم . که اگر اینطور نبود، کیلومترها را با اتوبوس های درب و داغون طی نمی کردند و با بدنهایی خسته از سفری دراز مدت راهی میدان نمی شدند و چنان زمین را بالا و پایین نمی کردند که هیچ بیننده ای باور نکند ساعت ها روی صندلی های ناخوش آیند اتوبوس مچاله شدند برای رسیدن به مقصد.
باور کردنی هم نیست . کدام یک از بازیکنان تیم های لیگ برتری یا حتی لیگ یکی حاضرند به این شکل طی مسیر کنند و از این شهر به آن شهر بروند برای برگزاری یک مسابقه. اتوبوس ها بدون شک می تواند فقط برای رساندن آقایان از فرودگاه به هتل و از هتل به محل مسابقه میزبان باشد و بس. اینجا اما در دنیای فوتبال زنان گاه حتی اتوبوسی هم در کار نیست و بازیکنان ناچارند پشت نیسان روی هم روی هم خود را به محل مسابقه برسانند و دم هم نزند که خط قرمز کشیده نشود روی نامشان و در خروجی باشگاه را نشانشان ندهند !
اینجا عشق حرف اول و آخر را می زند وقتی نه خبر از پول است و نه امکانات. بانوان فوتبالیست ایران که در بهترین حالت در دیدار با علی کریمی یک دست پیراهن مناسب هدیه می گیرند، آنهم چون نفرات تیم ملی هستند! چه انتظاری می توانند داشته باشند که در ترکیب ملوانی که صد بار فریاد انحلال تیم فوتبال بانوانش را سر داده حواسش به دستکش پاره گلری باشد که با جان و دل شیرجه می زند برای مهار توپ های حریف و محافظت از هفت متر دروازه ای که وظیفه باز نشدنش را روی دوش خود احساس می کند.
جای هم برای حرف زدن و درد دل کردن نیست. نه فقط چون قبل از عقد قراردادهایی که رقم آن حتی به پنج میلیون تومان هم نمی رسد و یک دهم یک بازیکن لیگ دو مردان هم نیست با آنها اتمام حجت می شود که حق مصاحبه کردن با هیچ رسانه ای را ندارند، چرا که صفحهات کمتر روزنامه یا سایتی برای آنها یا پوشش خبری بازیهایشان جا و وقت دارد. مگر آنکه اتفاقی حاشیه ای رخ دهد یا نهایتا قهرمانی که بتوان در چهار خط کوتاه خلاصه اش را نوشت و دیگر هیچ!
قدر نمی دانیم. نه توانایی هایشان را قدر می دانیم، نه استعدادهایشان را ، نه صبوری هایشان را و نه تلاشی که برای دیده شدن و رسیدن به موفقیت می کنند. چرا باید نام سمیرا رستمی را قبل از دیده شدن دستکش های پاره اش شنیده باشیم . چرا باید نام زهرا قنبری، هاجر دباغی، سارا قمی، افسانه چترنور و زهرا حاتم‌نژاد ، پنج گلزن برتر لیگ فوتبال زنان که روی هم 171 پل برای شهرداری بم به ثمر رساندن تا سهمی بسزا در قهرمانی تیم شان داشته باشند شنیده باشیم.
مگر اسامی بازیکنان تیم ملی فوتبال زنان یا حتی ستاره ها و گلزنان برتر آنها را به یاد می آوریم؟ مگر یادمان است ترکیب تیم ملی فوتسال زنان را که دو مرتبه به عنوان قهرمانی آُسیا دست یافت و یک مرتبه شد گل سرسبد برنامه های تلویزیونی به خاطر داریم یا می دانیم که تعدادی از آنها تنها به خاطر اینکه گله کرده بودند از عدم پرداخت پاداشی که وعده اش داده شده بود نامشان از ترکیب تیم ملی خط خورد؟
چه می دانیم؟ از ورزش بانوان چه می دانیم؟ از تلاش های طاقت فرسای بانوان ورزشکار ایران چه می دانیم جز زمانی که روی سکو می روند و با مدالی خوش رنگ پرچم کشور را برفراز دنیا و آسیا به رقص در می آورند و ثابت می کنند که توانایی زن ایرانی فراتر از حد تصور است. زمان کوتاهی که خیلی زود سپری می شود تا ورزش بانوان و بانوان ورزشکار بمانند و سختی هایی که شنیدن آن دل سنگ را هم آب می کند اما مسئولان را به خود نمی آورد تا با نیم نگاهی به این دختران پر توان، نه صرفا برای آنها، برای خاطر کشور عزیزمان ایران هم که شده دستی بکشند بر سر و روی ورزش بانوان تا افتخارش نه پای بانوان که در کارنامه کاری خود آقایان ثبت شود!
انتهای پیام/*

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
ورزش زنان، فوتبال زنان، فوتبالیست های زن، لگ فوتبال زنان،
اخبار مرتبط
ارسال نظر
  • مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
  • 1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • 2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
  • 3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اخبار پر بحث
بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
نخستین پایگاه خبری تحلیلی زنان کشور
پست الکترونیکی:
info [at] tanineyas [dot] ir
طراحی و اجرا الکا