بررسی و تحلیل روایات جمعیت زنان و روایان زن غدیرخم
1398/05/30 - 11:24
تاریخ و ساعت خبر:
34684
کد خبر:
طنین یاس بررسی می کند: /1

بررسی و تحلیل روایات جمعیت زنان و روایان زن غدیرخم

برخی از محققین اعتقاد دارند جمعیت زنان حاضر در حادثه غدیر بالغ بر 1700 نفر بوده است که نه تنها اهمیت و نقش آنان در بیعت با حضرت علی علیه السلام محدود نمی‌شود بلکه آنان بعد از غدیر نیز دوشادوش مردان شیعه از ولایت امیرامومنین(ع) و فرهنگ غدیر خم جانانه دفاع کرده‌اند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس - غدیر خم در آخرین حج رسول خدا(ص) اتفاق افتاد، حجی که بنابر گزارشات تاریخی افراد زیادی در آن حضور داشتند و بسیاری از آنها که مبلغان و راویان غدیر شدند، نام شان و نقش شان در اعلام ولایت حضرت علی علیه السلام در تاریخ ماندگار شد اما به واقع کمتر کسی از زنان حاضر در این واقعه بزرگ نام برده است، زنانی که بی شک نقش بسیار زیادی در تبلیغ و انتشار این خبر بزرگ و واقعه بی نظیر اسلامی داشتند اما به دلیل اشتهار نداشتن مانند بسیاری از مردان نامشان در تاریخ ذکر نشده است. بسا ممکن است حدود یک سوم، یا بیشتر و یا کمتر از جمعیت چندین هزار نفری حاضر در روز غدیر را جمعیت زنان تشکیل داده باشد. در این یادداشت که به قلم حجت السلام میرستار مهدی زاده نوشته شده است بررسی حضور زنان و روایان زن غدیر خم بر اساس مستندات تاریخی می پردازیم.

میرستار مهدی زاده:
ابتدا برای فهمیدن منزلت غدیر در نزد خود امیرالمؤمنین علی (ع)روایتی را مد نظر قرار می‌دهیم:
«جَاءَ رَجُلٌ إِلَي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ أَنَا أَسْمَعُ ‏ فَقَالَ أَخْبِرْنِي يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ بِأَفْضَلِ مَنْقَبَةٍ لَکَ قَالَ: مَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيَّ مِنْ کِتَابِهِ.
قَالَ: وَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيکَ قَالَ: قَوْلُهُ: أَ فَمَنْ کانَ عَلي‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ‏ أَنَا الشَّاهِدُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ.
وَ قَوْلُهُ: وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ‏ إِيَّايَ عَنَي، وَ لَمْ يَدَعْ شَيْئاً مِمَّا ذَکَرَ اللَّهُ فِيهِ إِلَّا ذَکَرَهُ.
قَالَ: فَأَخْبِرْنِي‏ بِأَفْضَلِ مَنْقَبَةٍ لَکَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ.
قَالَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: نَصْبُهُ إِيَّايَ بِغَدِيرِ خُمٍّ، فَقَامَ لِي بِالْوَلَايَةِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِأَمْرِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَي».
«مردی به خدمت امیرالمؤمنین (ع)رسید و عرضه داشت؛ ای امیرالمؤمنین! به من از برترین فضیلت خودتان خبر دهید. حضرت فرمود: از آیاتی که در کتاب خدا نازل شده است؟ عرض کرد: از آیات کتاب خدا بگویید.
امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب (ع)فرمودند: قول خداوند در آیه‌ای که فرمود: «ویتلوه شاهد منه» «و به دنبال او شاهدی در پی میاید». من همان شاهدم که در پی رسول خدا می‌آیم.
و کلام خداوند در آیه «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ» «و کسی که تمام علم کتاب در نزد اوست» منم آنکسی که منظور خداست در این آیه!. و خداوند چیزی را فرو نگذاشته مگر آنکه در کتاب ذکر کرده است. یعنی من همه چیز را می دانم و چیزی نمی‌ماند که من به شهادت این آیه ندانم.
آن مرد گفت: به من از بالاترین منقبت خودتان نزد رسول خدا | خبر دهید! (به غیر از آیات قران).
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: انتصاب من توسط ایشان در غدیر خم، که برای من ولایت را از طرف خداوند تبارک و تعالی اقامه کرد».
با توجه به این حدیث که در کتاب «معتبر سلیم بن قیس» نقل شده است متوجه می‌شویم که از نظر خود حضرت این روز و این انتصاب بالاترین منقبت و فضیلت و افتخار به حساب میاید.

همچنین در روایتی بعدی امام صادق(ع) روز غدیر را برتر از سایر اعیاد همچون عید قربان و فطر و جمعه دانسته است که در آن روز امیرالمؤمنین(ع)به ولایت داشتن بر گردن مردان و زنان گماشته شده است و رسول خدا | ولایت بر زنان و مردان را بر گردن ایشان انداخته و واجب نموده است در غدیر خم. و بعد فرمود: عمل در آن روز معادل عمل در هشت ماه است و سزاوار است در آن روز زیاد ذکر خدا و صلوات بر حضرت محمد(ص) فرستاده شود و مرد بر اهل و عیال خود در روزی دادن توسعه دهد و با دست و دل گشاده برایشان خرج کند».
«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَي عَنْ عَلِيِّ بْنِ سُلَيْمَانَ بْنِ يُوسُفَ الْبَزَّازِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ يَحْيَي عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ: قِيلَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع لِلْمُؤْمِنِينَ مِنَ الْأَعْيَادِ غَيْرُ الْعِيدَيْنِ وَ الْجُمُعَةِ قَالَ نَعَمْ لَهُمْ مَا هُوَ أَعْظَمُ مِنْ هَذَا يَوْمٌ‏ أُقِيمَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فَعَقَدَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص الْوَلَايَةَ فِي أَعْنَاقِ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ- بِغَدِيرِ خُمٍّ فَقُلْتُ وَ أَيُّ يَوْمٍ ذَاکَ قَالَ الْأَيَّامُ تَخْتَلِفُ ثُمَّ قَالَ يَوْمُ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ مِنْ ذِي الْحِجَّةِ قَالَ ثُمَّ قَالَ وَ الْعَمَلُ فِيهِ يَعْدِلُ الْعَمَلَ فِي ثَمَانِينَ شَهْراً وَ يَنْبَغِي أَنْ يُکْثَرَ فِيهِ ذِکْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الصَّلَاةُ عَلَي النَّبِيِّ ص وَ يُوَسِّعَ الرَّجُلُ فِيهِ عَلَي عِيَالِهِ».
برای دانستن چگونگی و چرائی و حجم حضور زنان در واقعه و مهم و سرنوشت ساز غدیر خم لازم است چند مطلب مورد توجه قرار گیرد؛
اول: تعداد جمعیت حاضر در غدیر خم:
طبق نقل های گونان تعداد جمعیت حاضر در واقعه غدیر خم؛ سیزده هزار ، ده هزار نفر ، دوازده هزار نفر ، هفده هزار نفر ، هفتاد هزار نفر ، صد و ده هزار، و صدو بیست هزار نفر گفته‌اند.
که محقیقین با بررسی‌های علمی عدد ده هزار ، چهل هزار و هفتاد هزار را معتبر و برخی بیشتر یعنی نود یا صد بیست هزار را منطقی‌تر دانسه‌اند.
بنابر این برخی از محققین اعتقاد دارند جمعیت زنان حاضر در حادثه غدیر بالغ بر 1700 نفر بودند.
البته هر کدام از نقل‌های فوق را که معتبر بدانیم به طور منطقی احتمال حضور زنان به نسبت جمعیت کل مردم در غدیر تفاوت پیدا خواهد کرد و احتمال وجود زنان بیشتر در واقعه غدیر اثبات خواهد شد.
در صدر اسلام، در جنگ‌ها و سفرهای مهم و طولانی، عده‌ای از زنان به همراه مردان حضور می‌یافتند حتی در جنگ‌ها به قید قرعه از بین زنان پیامبر| یکی برای همراهی ایشان در جنگ‌ها انتخاب می‌شد و ظاهراً همین منوال بین دیگران نیز جاری بود.
اما حضور در آخرین مراسم حج رسول اکرم | به دلایلی با حضور در جنگ‌ها و سایر مسافرتها تفاوت ماهوی داشت که در ذیل برخی از دلایل شرکت بیشتر زنان و حتی کودکان و پیرمردها و پیرزنان در حجه الوداع را بر می‌شماریم:
1- سال دهم هجری، همان سال حجة الوداع، اولین سالی بود که تمام مسلمانان با امنیت کامل می‌توانستند به سفر دراز و طولانی حج با طیب نفس و خاطری آسوده بروند.
2- حج بر همه مسلمانان اعم از مرد و زن واجب است و شرط وجوب حج، استطاعت است و یکی از شرایط استطاعت عدم خوف و وجود امنیت می‌باشد که برای اولین بار بعد از سالهای سال مسلمانی، به وجود میامد لذا به خاطر انجام واجب الهی بر همه مردها و زنها واجب بود که اگر حج واجب را به جا نیاورده‌اند از این فرصت کمال استفاده را ببرند.
3- حج به همراه رسول گرامی اسلام| آرزوی تمام مسلمانان بخصوص افراد تازه مسلمان بود تا بتوانند مدت زیاد به برکت سفر طولانی از مصاحبت و دیدار نزدیک و گرم و طولانی مدت رسول خدا| بهره ببرند.
4- در سال فتح مکه که در سال هشتم هجری رخ داد چندی نگذشته بود که تازه راه زیارت خانه خدا به طور رسمی به روی مسلمانان باز شده بود دقیقاً شبیه حالی که برای ما بعد از باز شدن راه کربلا پیدا کردیم لذا هنوز تازه مسلمانان اهل مکه و سایر مسلمین با اشتیاق تمام و بعد از انتظاری طولانی توفیق دیدار خانه خدا و مکه را پیدا می‌کردند.
5- مسلمانان مهاجر مکه بعد از سالها انتظار دوباره فرصت پیدا کرده بودند که با تسلیم اهل مکه به دیار و خانه خود در مکه باز گردند و با تسلیم و مسلمان شدن همه اهل مکه، به دیدار بازماندگان خود در مکه نائل شوند و برای خیلی از اهالی مکه اولین بار بود که می‌توانستند همراه با اهل و عیال خود و در معیت رسول اکرم| و خیل عظیم مسلمانان با احساس امنیت کامل به وطن خود باز گردند.
6- پیامبر به اقصی نقاط عربستان نماینده فرستاده بود و از همه در خواست کرده بود که امسال شرکت در حج واجب است و همه باید در این گردهمائی عبادی و سیاسی شرکت کنند، رسول خدا| پيش از آغاز سفر حج در سال دهم هجري، نامه‏ها و نمايندگاني به اقصي نقاط بلاد اسلامي فرستادند و از تمام مسلمانان خواستند تا هر کس توان شرکت در مراسم حج را دارد، در اين مراسم باشکوه شرکت کند. اين فراخوان عمومي موجب شد تا جمع زيادي از مردم مسلمان از نقاط مختلف بلاد اسلامي خود را به مدينه و یا مکه برسانند. سفري که حتی رسول خدا| خانواده خويش را نيز همراه خود برد. چنانکه امام علی× نیز از این مأموریت مستثنا نبود زیرا ایشان به امر رسول خدا| برای هدایت مردم یمن به آنجا سفر کرده بود و با انجام مأموریت، خود را به مکه رساند و حج بجاي آورد. نیز برخی منابع گزارش دعوت رسول خدا| از مردم برای حضور در این سفر را آورده‌اند. اخباري که بيان‏گر اين فراخوان رسول خداست، در منابع دست اول شيعي، اعم از حديث، تفسير، تاريخ و... آمده است.
مرحوم کليني از امام صادق عليه ‏السلام نقل کرده است که فرمود: « ذکر رسول اللّه‏ صلي‏الله‏عليه‏و‏آله الحجّ، فکتب الي من بلغه کتابه، فمن دخل الاسلام، ان رسول اللّه‏ صلي‏الله‏عليه‏و‏آله يرد الحجّ، يؤذنهم بذلک ليحجّ من أطاق الحجّ، فأقبل النّاس»؛ «رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آلهاز حج سخن گفت و به هر کس که مي‏توانست از کساني که تا آن روز اسلام را پذيرفته بودند، نامه نوشت که رسول‏خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله تصميم دارد حج به جا آورد، و آنان را از اين امر با خبر ساخت تا هر کس توان انجام حج را دارد در اين سفر حج شرکت کند. در پيِ اعلام پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله مردم روي آوردند تا مراسم حج را با حضور رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله برگزار کنند».
در پي اعلان عمومي پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله، شمار زيادي از مردم مسلمان به مدينه آمدند تا سفر حج را از مدينه با رسول‏خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله آغاز کنند. در مورد کساني که از مدينه با پيامبر به قصد انجام حج خارج شده‏اند، آمارهاي متعددي نقل شده است: برخي شمار آنان را هفتاد هزار نفر عده‏اي نود هزار نفر، برخي 114 هزار نفر دانسته و برخي هم عدد 120 و 124 هزار و بيشتر را آورده‏اند».
شیخ مفید در الارشاد می‌نویسد: «رسول خدا(ص)اراده بجاي آوردن حج و انجام آنچه خداي تعالي بر او فرض کرده بود را نمود، و براي حج در ميان مردم اعلام فرمود، و همگي را به حج دعوت کرد، و اين دعوت به دوردست‌ترین بلاد رسيد، پس مردم آماده رفتن به حج شدند و از اطراف و حوالي و نزدیکی‌های مدينه مردم زيادي به مدينه آمدند و خود را مهياي حج در رکاب آن بزرگوار کردند».
7- سال دهم سال عام الوفود بود یعنی سال مهمانان زیاد، که برای اسلام آوردن پی در پی به مدینه میامدند و به خدمت رسول اکرم| می‌رسیدند و عمدتاً روئسای قبایل مختلف بودند که بعد از غلبه مسلمین بر اهل مکه و تبدیل حکومت اسلامی نبوی به حاکم مطلق جریره العرب آنزمان چاره‌ای جز تسلیم نداشتند و لذا جمعیت تازه مسلمان به طور تساعدی رشد یافت و طبیعی است که از بین این تازه مسلمانان افراد قابل توجهی با خانواده به عزم انجام اولین حج تمتع واجب عازم حجه الوداع به همراهی پیامبر عزیزشان گردند.

البته برخی عوامل نیز باعث شد که تا حدودی از حضور حداکثری مسلمانان کاسته شود؛
طبق گزارشي، عده‏اي از اهالي مدينه نتوانستند پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله را در سفر حجه‏الوداع همراهي کنند و علت آن نيز شيوع بيماري بود. اين گزارش در کتاب السيرة الحلبيه آمده که مي‏نويسد: «وعند خروجه صلي‏الله‏عليه‏ و‏آله للحج أصاب الناس بالمدينه جدري أو حصبة منعت کثيرا من الناس من الحج معه». «و موقع خروج پیامبر| به سوی مکه برای حجه الوداع مردم گرفتار بیماری آبله و حصبه شدند و این اتفاق جلوی بسیاری از مردم را از شرکت در حج گرفت». عوامل دیگری نیز می‌توانست در کاستن این حضور صد در صدی نقش داشته باشد.
ولی در کل با توجه به آنچه برشمردیم و به خصوص با توجه به اعلان عمومی پیامبر| بر شرکت در حجه الوداع می‌توان نتیجه گرفت که زنان، بیشترین حضور ممکن را در طول تاریخ صدر اسلام در این سفر زیارتی و عبادی و سیاسی داشتند.


مستندات حضور زنان در حادثه غدیر خم
دلایل حضور حداکثری زنان در غدیر را برشمردیم حال به چند سند دال بر اینکه که زنان در غدیر خم شرکت داشتند اشاره می‌کنیم:
طبق برخی روایات، تمام زنان پیامبر(ص) و زنان مؤمنین، در غدیر غم و در موقع بیعت کردن در غدیر حضور داشتند:
در روایتی آمده که: «وَ أَمَرَ عَلِيّاً أَنْ يَجْلِسَ فِي خَيْمَةٍ بِإِزَائِهِ وَ أَمَرَ الْمُسْلِمِينَ أَنْ يَدْخُلُوا عَلَيْهِ فَوْجاً فَوْجاً فَيُهَنِّئُوهُ بِالْمَقَامِ وَ يُسَلِّمُوا عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ فَفَعَلُوا ذَلِکَ وَ أَمَرَ أَزْوَاجَهُ وَ نِسَاءَ الْمُسْلِمِينَ بِهِ فَفَعَلَتْهُ»
«رسول اکرم (ص) دستور داد علی در مجلسی در درون خیمه ای بنشیند و دستور داد مسلمانان گروه گروه بر او داخل شده و به او این مقام امامت و ولایت و جانشینی پیامبر| را تهنیت گفته و به عنوان امیر مومنین بر او سلام کنند و دستور داد تمام زنانش و زنام مسلمانان همین کار را انجام دهند که همگی دستور پیامبر را انجام دادند».
طبق این روایت هم بیعت گرفتن برای ولایت و هم وجود همه زنان پیامبر(ص)در غدیر خم و وجود زنان مسلمین اثبات می شود. اگر چه تعداد زنان پیامبر(ص)و مسلمین ذکر نشده است اما از این افعال جمع عربی می توان «الف و لام» المسلمین را «الف و لام» استغراق گرفت و ازواجه هم معلوم است که شامل همه زنان پیامبر می شود لذا می توان طبق این روایت به حضور حداکثری زنان مومنین استناد کرد.

«وَ قَدْ طَعَنَ فِي خَبَرِ الْغَدِيرِ ابْنُ أَبِي دَاوُدَ السِّجِسْتَانِيُّ الْمُحَدِّثُ فِي أَيَّامِ الْمُقْتَدِرِ وَ اسْتِعْلَاءِ الْحَنْبَلِيَّةِ فَخَرَّجَهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ جَرِيرٍ الطَّبَرِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ مِنْ سَبْعِينَ طَرِيقاً وَ زَادَ بَعْدَ ذَلِکَ ابْنُ عُقْدَةَ فَرَوَاهُ عَنْ مِائَةِ صَحَابِيٍّ وَ خَمْسٍ مِنْهُمْ سِتُّ نِسَاءٍ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» ‏.
طبق این متن، شش نفر از زنان سرشناس در حادثه غدیر حضور داشتند.
حجت‌الاسلام مرتضی ادیب یزدی، کارشناس مسائل دینی می گوید: «با بیان اینکه طبق روایات اسلامی واقعه غدیر 3 روز به طول انجامید، اظهار داشت: در این سه روز حدود هفتاد هزار و یکصد و پنجاه هزار نفر که تعداد حُجاج آن سال بود، در روز 18 ذی الحجه در غدیر خم کنار پیامبر حضور داشتند.
وی به حضور زنان در واقعه غدیر پرداخت و گفت: زنان در جامعه اسلامی نقش تعیین کننده‌ای دارند و تعهد و ولایت پذیری آنان زبانزد است، زنان به جهت صفای باطن در وقایع تاریخی حضوری سرنوشت ساز دارند؛ در روز غدیر 1700 نفر زن با امیرالمونین (ع) بیعت کردند».

اکنون چند روایت و مستند تاریخی مبنی بر حضور زنان در غدیر را نقل می کنیم:
1. حضور حضرت زهرا(س) در غدیر خم: جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید: «در سال دهم، خبر رسید که پیامبر (ص) تصمیم به حج دارند. تعداد بسیاری از مردم به مدینه آمدند. همه آنها خواهان این بودند که آنچه او عمل می‌کند؛ انجام دهند. پیامبر | از مدینه خارج شد و مردم نیز به همراه او راه افتادند، تا این‌که وارد ذو الحُلیفه شدیم. ... سپس علی (ع) از یمن به ما ملحق شد و حضرت فاطمه (س) را دید که لباسی رنگی پوشیده و سرمه کشیده بود...».
2. همسران پیامبر(ص): بنابر روایات شیعه و سنی، پیامبر (ص)، برای هر یک از سفرهای خود، یکی از همسرانش را که با قرعه انتخاب می‌شد، به همراه می‌برد؛ لذا طبیعی بود که در این سفر معنوی و مهم، دست کم یکی از آنها را با خود همراه داشته باشد اما ما با ذکر روایت قبل اثبات کردیم که ازواج پیامبر|در غدیر خم حضور داشتند.
3. اسماء بنت عمیس: امام باقر(ع) می‌فرمایند: اسماء بنت عمیس در حجة ‌الوداع، در ذوالحليفه محمد بن ابی‌بکر را به دنیا آورد... پس از ایام نفاس، پیامبر به او دستور داد که برای احرام غسل کند و ... شبیه این نقل در منابع اهل سنت نیز ذکر شده است.
4. برخی از همسران پیامبر (ص)، ام‌هانی و فاطمه دختر حمزه بوده‌اند.
5. از برخی نقل‌ها و دستورات پیامبر چنین استفاده می‌شود که تعداد بیشتری از زنان، در حجة الوداع حضور داشته‌اند: از جمله امام باقر (ع) فرمودند: پیامبر به برخی از زنان ضعیف اجازه داد؛ در شب، از مزدلفه به سمت منا حرکت کنند.
«ابوالطفيل عامربن واثله» در جنگ احد متولد شده، و در حجه‏الوداع هشت ساله بود.
برخی دیگر از زنان در غدیر حضور داشتند که در ضمن معرفی راویان حدیث غدیر ذکر خواهیم کرد.
زنان راوی حدیث غدیر
نقش زنان فقط به حضور در عدیر خم محدود نمی‌شود و آنان بعد از غدیر نیز دوشادوش مردان شیعه از ولایت امیرامومنین(ع) و فرهنگ غدیر خم جانانه دفاع کرده‌اند که نمونه‌های آن را در ذیل بر می‌شماریم:
قبل از بر شمردن زنان راوی حدیث یک نمونه زیبا از دفاع جانانه زنان بنی هاشم از ولایت و نبوت و قضاوت پیامبر به نفع زنان و برتری دادنش بر مردان ولایت گریز را نقل می‌کنیم:
«قال لهم: «ائتوني بدواة و صحيفة اکتب لکم کتابا لا تضلوا بعده أبدا» فعرف القوم أن هذا المکتوب لن يعدو ما قاله في عترته يوم خيف عموماً. بل و لن يعدو ما قاله في علي يوم غدير خم خصوصاً قال أحدهم ان الرجل ليهجر قد غلبه الوجع، و لما قالت نساؤه‏ ص «ائتوا رسول اللّه بحاجته» قال عمر: اسکتن! فان کن صواحبه: إذا مرض عصرتن أعينکن و إذا صح أخذتن بعنقه، فقال رسول اللّه: هن خير منکم، قوموا عني! فليس ينبغي عند نبي تنازع».
«رسول خدا(ص) موقع وصیت کردن فرمود: «دوات و صفحه ای بیاورید تا چیزی بنویسم که هرگز گمراه نگردید» اطرافیان فهمیدند که حتما این سفارش در مورد نزدیکانش خواهد بود و جز آنچه در خیف فرموده است غیر از آن نخواهد بود و جز آنچه در غدیر خم گفته نخواهد بود لذا یکی از اطرافیان گفت: همانا این مرد (پیامبر) هذیان می گوید و بی تابی مرگ بر او غلبه کرده است. در این حین زنان پیامبر| گفتند: آنچه پیامبر می خواهد بیاورید، در اینجا بود که فردی گفت: ساکت شوید اگر شما همسر و همنشین او هستید موقع مریض شدنش آبغوره چشمتان را می گیرید و وقتی صحیح می شود دست در گردنش می اندازید، پیامبر در اینجا فرمود: آن زنان از شما مردان (اینگونه) بهتر هستند از نزد من بیرون بروید که سزاوار نیست پیش پیغمبری نزاع شود».
در این روایت رسول خدا زنان حامی از ولایت را از مردان عصیانگر برتر دانسته است.

اکنون چند نمونه از زنان راوی غدیر را نقل می کنیم:
1. حضرت زهرا (س)
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) يگانه يادگار رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) است، که همچون ديگر اهل بيت (عليهم السلام) بارها به يادآوري واقعه غدير پرداخت. نگاهي به سخنان آن بزرگوار جايگاه وي در عرصه اخبار غدير را آشکار می‌سازد:
گروهي از انصار، براي توجيه خطاي خويش، به ايشان گفتند: اگر مطالب شما را قبل از بيعت با ديگران می‌شنیدیم با غير علي(ع) بيعت نمی‌کردیم. حضرت فرمود:
«آيا پدرم در روز غدير براي کسي جاي عذر باقي گذاشت»؟
و نيز در جواب محمود بن لبيد که پرسيده بود: آيا از سخنان پيامبر دليلي بر امامت علي داريد؟
فرمود: «شگفتا، آيا روز غدير را فراموش کرديد»؟!
محمود بن لبيد گفت: آن روز چنان بود ولي از آنچه به شخص شما اشاره شده، بگوييد.
حضرت فرمود: خدا را شاهد می‌گیرم، شنيدم [پيامبر| ] فرمود: علي(ع) بهترين کسي است که در ميان شما جانشين خود قرار می‌دهم. علي (عليه السلام) امام و جانشين بعد از من است و دو فرزندم حسن و حسين و نه تن از فرزندان حسين امامان نیک‌اند. اگر از آنان اطاعت کنيد، شما را هدايت خواهند کرد و اگر با آنان مخالفت ورزيد، تا قيامت اختلاف در ميان شما حاکم خواهد بود.
روايتي با سند بسيار دقيق و مشهور بيان می‌دارد که دختر بزرگوار پيامبر| حديث غدير را چنين بيان فرمود:
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «من کنت وليه فعلي وليه و من کنت امامه فعلي امامه.» «رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود: هر کس من سرپرست اويم علي سرپرست اوست و هر کس من امام او هستم علي امام اوست».
احتجاجي از فاطمه زهرا& به وسيله چند تن از زنان به اين صورت روايت شده است:
«قالت: انسيتم قول رسول الله (صلي الله عليه و آله) يوم غدير خم، من کنت مولاه فعلي مولاه و قوله: انت مني بمنزلة هارون من موسي عليهماالسلام».
«آيا سخن رسول خدا (صلي الله عليه و آله) در روز غدير خم را فراموش کرده‌اید، که فرمود: هر کس من مولاي او هستم علي مولاي اوست و آيا سخنش را فراموش کرده‌اید که فرمود: تو نسبت به من مانند هارون نسبت به موسي هستي».
حضرت فاطمه زهرا (عليهاالسلام) عمر خويش را در راه اثبات ولايت اميرمؤمنان به انصار و مهاجرين صرف نمود و سرانجام نيز در همين راه به شهادت رسيد و سيده شهيدان ولايت نام گرفت.
2. ام سلمه
حضور زنان پيامبر، از جمله‌ ام سلمه در مراسم غدير، در کتب مختلف مورد تاکيد قرار گرفته است. صاحب روضة الصفا می‌گوید: «چون حضرت رسول خدا (صلي الله عليه و آله) در غدير خم حديث «من کنت مولاه فعلي مولاه» را در شان اميرمؤمنان فرمود، سپس از منبر فرود آمد و در خيمه خاص خود نشست و فرمود که اميرمؤمنان در خيمه ديگر بنشيند بعد از آن طبقات خلائق را فرمود تا به خيمه علي (رض) رفتند و زبان به تهنيت علي (عليه السلام) گشادند. چون مردم از اين امر فارغ شدند امهات مؤمنين به فرموده آن حضرت نزد علي رفتند و او را تهنيت دادند».
ام سلمه يکي از دو زن پيامبر (صلي الله عليه و آله) است که حديث غدير را روايت کرده است. او ماجراي غدير را چنين باز می‌گوید:
«اخذ رسول الله (صلي الله عليه و آله) بيد علي بغدير خم فرفعها حتي راينا بياض ابطيه فقال «من کنت مولاه فعلي مولاه» ثم قال «ایها الناس اني مخلف فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي و لن يفترقا حتي يردا علي الحوض» ؛ در غدير خم رسول خدا (صلي الله عليه و آله) دست علي (عليه السلام) را بالا برد، تا آنجا که سفيدي زير بغلش را ديديم، آنگاه فرمود: هر کس من مولاي او هستم پس علي مولاي اوست. بعد فرمود: اي مردم، من دو چيز گرانبها در ميان شما بر جاي می‌گذارم کتاب خدا و عترتم. اين دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا وقتي در حوض به من برگردند».
ام سلمه از معدود کساني است که بعد از وفات نبي اکرم (صلي الله عليه و آله) در خط ولايت اميرمؤمنان باقي ماند. او به فرزنش چنين وصيت کرد. «يا بني الزمه فلا و الله ما رايت بعد نبيک صلي الله عليه و آله اماما غيره»؛ پسرکم، همراه او [علي] باش. به خدا قسم، بعد از پيامبرت امامي غير او نديدم. ام سلمه روايات ديگري نيز، در باره اميرمؤمنان، از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) نقل کرده است.
3. اسماء بنت عميس
او به دليل تقرب به اهل بيت^ روايات فراواني نقل کرده است؛ تنها حدود شصت روايت از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) دارد که بسياري از آنها در منزلت اميرمؤمنان است. اسماء از سابقين در اسلام است و از جمله افرادي است که قبل از آن که مردم در خانه اَرقَم ايمان بياورند به همراه همسرش جعفر طیار برادر امیرامومنین به خدمت پيامبر آمد و اسلام اختيار نمود و به همراه جعفر به حبشه مهاجرت کرد. بعد از شهادت جعفر طيار به عقد ابوبکر در آمد و از وي صاحب (محمد) شد در آن زمان که همسر خليفه دوم بود توطئه قتل وصي پيامبر (صلي الله عليه و آله) را با هوشياري و ايثار تمام خنثي نمود. وي همواره از محبان و ملازمان فاطمه زهرا (عليهاالسلام) بود او بعد از شهادت حضرت فاطمه (عليهاالسلام) از جمله زنان علي (عليه السلام) شد. فرزندش محمد را چنان تربيت کرد که از مريدان و مخلصان اميرمؤمنان شد. زماني که در حجة الوداع شرکت جست همسر ابوبکر بود. و محمد بن ابي بکر نيز در مسير حجة الوداع متولد شد. ابن عقده در کتاب ولايت، حديث غدير را از او روايت کرده است. اسماء همچنين از راويان حديث ردالشمس به شمار می‌رود.
4. ام هاني بنت ابي طالب (سلام الله عليهما)
او فاخته نام دارد و خواهر اميرمؤمنان (عليه السلام) است. ام هاني از راويان و اصحاب پيامبر اکرم بود پيامبر ضمن حديثي او را «يکي از بهترين مردم» خواند. اين بانوي گرانقدر احاديثي چون ثقلين و غدير را از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) روايت کرده است. او در باره واقعه غدير می‌گوید: رسول خدا (صلي الله عليه و آله) از حج بازگشت، تا در غدير خم فرود آمد، سپس برخاست و در گرماي سوزان چنين گفت: [اي مردم هر کس من مولاي او هستم، پس علي مولاي اوست. خدايا، هر کس او را دوست دارد، دوست بدار و هر کس با او دشمني کند، دشمن بدار؛ هر کس او را زبون سازد، زبون گردان و هر کس او را ياري کند، ياري کن].
ادامه دارد...

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
غدیرخم، زنان راوی غدیرخم، بیعت زنان در غدیرخم،
اخبار مرتبط
ارسال نظر
  • مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
  • 1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • 2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
  • 3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اخبار پر بحث
بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
نخستین پایگاه خبری تحلیلی زنان کشور
پست الکترونیکی:
info [at] tanineyas [dot] ir
طراحی و اجرا الکا