ضربه مهلک شبکه های اجتماعی به هسته خانواده/ جایگزین کردن طلاق به جای مهارت های همسرداری
1399/03/10 - 13:06
تاریخ و ساعت خبر:
90618
کد خبر:
کمبود عاطفی فرزندان طلاق را چه کسی جبران می کند؟

ضربه مهلک شبکه های اجتماعی به هسته خانواده/ جایگزین کردن طلاق به جای مهارت های همسرداری

فرهنگ ایران اسلامی همواره به افراد توصیه می کند که پیش از ازدواج با دید باز نسبت به شناخت طرف مقابل اقدام کنند اما پس از ازدواج، با هم مدارا کنند و طلاق هیچوقت در فرهنگ ما، امر خوشایندی نبود؛ با این حال، در چند سال اخیر این فرهنگ به سرعت در حال تغییر است که این شیب تند، بسترساز آسیب های زیاد برای فرد و جامعه می باشد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس - زهرا باقری، همانطور که جهان در حال تغییر است و انسان ها به واسطه آشنایی با فرهنگ های دیگر تحولاتی را در زندگی خود به صورت خواسته یا ناخواسته ایجاد می کنند، فرهنگ کلی جامعه نیز در طول زمان تغییر می کند که به واسطه ی آن، سبک زندگی افراد نیز دچار تحول می شود و ممکن است نحوه تعاملات، طرز فکر و تصمیم گیری برای مردم نیز دگرگون شود.
این تغییرات فرهنگی همواره با ورود کج کارکردهایی در یک بخش از فرهنگ و نیز ورود ارزش های ضد فرهنگی صورت می گیرد که اگر به صورت صحیح مورد مدیریت قرار نگیرد و آسیب شناسی در خصوص آن صورت نگرفته باشد، امکان جایگزین شدن ضدفرهنگ به جای فرهنگ صحیح جامعه، بسیار زیاد است.
هیچ جامعه ای از این تغییرات مصون نیست، ولی گاهی شیب این تغییرات بر اثر عواملی به قدری تند می شود که حیرت محققان را بر می انگیزد و متولیان امور فرهنگی نمی توانند چاره ای برای آسیب های مختلف آن پیدا کنند، زیرا برای شناسایی ابعاد این آسیب ها و نحوه درمان آن زمان نیاز است که اگر روند این تغییرات با همان شیب عادی و معمولی خود پیش می رفت امکان کنترل و کم کردن آسیب ها بیشتر می شد.
چند سالی است که شیب آسیب های اجتماعی در کشور سرعت گرفته است و علت اصلی آن را می توان رشد و گسترش شبکه های اجتماعی دانست که امکان تعامل با مردم سایر نقاط جهان برای همه فراهم شده است و شوق آشنایی با سبک های زندگی مختلف برای مخاطبان به حدی است که هر روز شاهد بالارفتن آمار عضو شدن کاربران در شبکه های اجتماعی هستیم.
امکاناتی که این شبکه های اجتماعی در اختیار مخاطبان خود می گذارد، متفاوت است اما استقبال از اینستاگرام به عنوان یک شبکه اجتماعی عکس محور، نشان می دهد که مانور به نمایش گذاشتن نحوه پوشش، برخورد، ابراز عقاید و رفت و آمدها از حالت عادی خارج شده است و به صورت مسابقه درآمده است.
این حجم از استقبال به صورت طبیعی تغییرات فرهنگی را در جامعه به دنبال خواهد داشت که کارشناسان را به اعتراف در زمینه شدت گرفتن شیب تحولات در زندگی های خانوادگی وا داشته است اما نخستین مشکلی که در مواجهه با سبک های زندگی مردم برای مخاطب ایجاد می شود این توهم است که همه جهان در این شبکه اجتماعی گرد هم آمده اند.
نمایش زندگی های مجردی و نیز تک والدی از همین دست نمونه هاست، به دلایل مختلف از جمله عدم اهمیت دادن به این فضا، کمتر خانواده ای در این صفحات اجتماعی به روایت زندگی خانوادگی خود می پردازند و این خلاء باعث شده که اکثر افراد طلاق گرفته با بیان خاطرات سختی خود از دوران متأهلی و آزادی ای که پس از طلاق به دست آورده اند، این تصور را ناخودآگاه یا خودآگاه در ذهن مخاطب ایجاد کنند که زندگی آنقدر سریع می گذرد که ارزش ندارد به خاطر یک نفر دیگر که آن فرد همسر یا حتی فرزند انسان است، فرد خود را محصور و محدود کند.
این مسابقه دومینو که دامنه آن از طلاق های زودهنگام و دوران عقد تا طلاق پس از چند دهه زندگی گسترده شده، به زندگی های خانوادگی نیز رسیده است و تشویق افراد به داشتن زندگی مجردی و به دور از نظارت های خانواده رسیده است.
عادی جلوه دادن طلاق
اینکه اگر دو نفر پس از چند سال زندگی مشترک به خاطر اختلافات غیرقابل حلی تصمیم به جدایی می گیرند، امر طبیعی ای محسوب می شود اما اگر به صورت جشن هایی که چند سالی است اتفاق می افتد باشد، نشان از جا به جایی فرهنگ با ضدفرهنگ دارد.
جشن های طلاق مدت هاست که در برخی از طبقات جامعه ما اتفاق افتاده است و اکنون نیز با چاشنی ادعاهایی که برخی از به ظاهر سلبریتی ها در خصوص جدایی می زنند و می خواهند قدرت خود را نشان دهند، روند علاقه مندی به طلاق را افزایش داده است.
اینکه نشان دهند طلاق فقط می تواند عامل یک سری ملزومات روانی باشد ولی در عین حال آینده آن فرزند حاصل از ازدواج سابق را تضمین می کند، نمونه ای از این دست است، همانطور که مهناز افشار در مورد طلاق خود گفت: "هر آدمی ضعیف یا قوی، یک وجودی داره، ولی وقتی تصمیم می گیری یک مادر مجرد باشی باید دوتا وجود داشته باشی و اونا رو برای خودت و فرزندت قویتر هم بکنی".
حمایت هایی که پس در زیر این پست از این تصمیم صورت گرفته خود گواه تغییر فرهنگ در زمینه طلاق است،، متاسفانه بازیگران سینما به جهت وجهه ای که در جامعه پیدا می کنند به سلبیریتی تبدیل می شوند و زندگی آن ها برای بسیاری از نوجوانان و جوانان سرمشق می شود، اینکه ازدواج پر جنجالی صورت می دهند و بسیار زود و با دلایل عجیب و غریب مانند اینکه ما دو دوست بمانیم بهتر است تا دو همسر! تأثیر مستقیمی به تبدیل ضد فرهنگ به جای فرهنگ دارد.
فرهنگ اصیل ایرانی همواره از زن و مرد در کنار هم خواسته است که ابتدا شناخت خوبی نسبت به طرف مقابل و خانواده او پیدا کنند و زمانی که شرایط فراهم بود، با توکل به خداوند بزرگ ازدواج کنند اما اگر بعد از ازدواج متوجه اختلافاتی شدند برای رفع آن تلاش کنند. در حالیکه ضد فرهنگ ناشی از فردگرایی افراد را تشویق می کند که به سرعت در اثر وجود اختلافات زندگی مجردی را در پیش بگیرند و طلاق بهترین گزینه است.
بیشترین آسیب طلاق، متوجه بچه ها است
اینکه نگاه جامعه ما به افراد طلاق گرفته در حال تغییر است نکات مثبتی دارد و یکی از آن ها تصمیم برای طلاق به جای خودکشی یا فرار از خانه است که در برخی از کشورها به عنوان تنها راه چاره بیان می شود اما نکته منفی آن عدم توجه به سرنوشت مطلقه ها در جامعه و نیز آینده فرزندان طلاق است.
تربیت صحیح یک فرد در خانواده ای شکل می گیرد که پدر و مادر با هم زندگی خوبی دارند و بارها شنیده ایم که یک خانواده که مدام والدین در حال مشاجره هستند فرزند خوبی نمی تواند تحویل جامعه بدهد و مسائل روانی که برای فرزند آن ها ایجاد می شود، به مراتب بیشتر از فرزند طلاق است، اما این نباید اهرمی برای خانواده ها باشد که در اثر اختلافات به سرعت راه طلاق را پیش پای زن و شوهر قرار می دهند.
طلاق همچنان در جامعه ما مذبوح است و فرزند ناشی از آن از کمبود عاطفی رنج می برد، آسیب عدم بهره برداری از عواطف یکی از والدین! و مادر مطلقه نیز هنوز در جامعه از پشتوانه قوی ای برخوردار نیست و اگر به علت سختی هایی که قابل حل بوده اما تحمل نکرده، طلاق بگیرد، آینده مبهوم و چه بسا ناامیدکننده ای برای خود رقم زده است.
شانس ازدواج این افراد نسبت به زنان بیوه و به مراتب دختران مجرد بسیار کمتر است و از سوی دیگر وی خود را از محبت همسر و فرزندان محروم ساخته است، مادری که می توانست با استفاده از روش های سبک زندگی اسلامی صاحب خانواده باشد، اکنون بر اثر جو زدگی و اغواگری شبکه های اجتماعی خود را به سختی انداخته است.
در پایان باز هم تأکید می شود که اگر افراد بعد از جلسات مشاوره، به این نتیجه رسیدند که هیچ راهی جز طلاق پیش پای آن ها نیست، جدایی راه حل منطقی ای است اما اگر بر اثر اختلافات کوچک تصمیم به این امر می گیرند، لازم است که مخاطرات آینده آن را در نظر بگیرند، مخاطراتی که بیشترین تأثیر را بر فرزندان طلاق خواهد گذاشت.
انتهای پیام/ز

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
طلاق، ضد فرهنگ، فرهنگ، کمبود عاطفی، فرزند طلاق
اخبار مرتبط
ارسال نظر
  • مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
  • 1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • 2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
  • 3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اخبار پر بحث
بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
نخستین پایگاه خبری تحلیلی زنان کشور
پست الکترونیکی:
info [at] tanineyas [dot] ir
طراحی و اجرا الکا