کارم را با یک چرخ خیاطی و دوخت لباس محلی برای زنان روستا آغاز کردم/ کارآفرینی، شکرانه هنر و موقعیتی است که خدا به من عنایت کرده است
1399/06/16 - 10:48
تاریخ و ساعت خبر:
93086
کد خبر:
بانوی کارآفرین و معلول ایلامی :

کارم را با یک چرخ خیاطی و دوخت لباس محلی برای زنان روستا آغاز کردم/ کارآفرینی، شکرانه هنر و موقعیتی است که خدا به من عنایت کرده است

نادیه رویان معلول کارآفرین ایلامی توانسته است با همت بلند خود یک کارگاه تولیدی خیاطی در شهرستان ایلام ایجاد کند و با اشتغالزایی برای 70 نفر ثابت کند که معلولیت ناتوانی نیست. او که سال ها ساکن تهران بوده است بعد از مهارت آموزی در رشته خیاطی و کسب درآمد برای ادای شکرانه هنرش و کارآفرینی برای مردم شهرش ایلام به زادگاهش برگشته است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس - از ایلام : کارآفرینی یک هنر است که برخواسته از اراده و شناخت استعدادها و مهارت آموزی فردی است. حال می خواهد این فرد یک شهروند سالم باشد یا کسی که ما او را به خاطر نقصی در عضوش " معلول " می نامیم . کار کردن اوج امید به زندگی و اهمیت دادن به نعمت هایی است که خداوند بزرگ در اختیار انسان نهاده است تا جایی که دستش برای امرار معاش نه تنها به سمت بنده ای از بندگان خدا دراز نشود بلکه بتواند دست گیر نیازمندان هم باشد. این مسئله زمانی به اوج زیبایی می رسد که به جای ماهی دادن به نیازمندان ، ماهیگری یادشان دهیم و آن زمان به شکرانه هنر و حرفه و مهارت خود " کارآفرین " باشیم. نکته ای که دراین باره نباید فراموش کرد این است که هنرمند کارآفرین فکروالا و سالم و توکل به خدا نیاز دارد.

خانم رویان معلول کارآفرین ایلامی توانسته است با همت بلند خود یک کارگاه تولیدی خیاطی در شهرستان ایلام ایجاد کند و با اشتغالزایی برای 70 نفر ثابت کند که معلولیت ناتوانی نیست.
وی در گفت وگو با خبرنگار ما خود را نادیه رویان 54 ساله اصالتاً اهل بخش سیوان، دارای دو فرزند دختر و یک پسر و ساکن شهر ایلام معرفی می کند و با اشاره به نقص عضوش می گوید: معلولیتم، نه مادر زادی نیست! ما در زمان جنگ ساکن تهران بودیم سال 63 برای دیدن خانواده به ایلام آمدیم، متاسفانه زمانی که ما در زیر چادر در روستای بلیین بخش سیوان بودیم، مورد حمله هوایی قرار گرفتیم و ترکش به پای چپم اصابت کرد و با وجود معالجه تا سال ها درد داشتم تا اینکه بعد مدت ها به دکتر مراجعه کردم، گفتند که دچار سرطان در پای چپ شدم! و مجبور شدن برای زنده ماندنم پایم را از زانو قطع کنند.
یعنی، الان شما جانباز محسوب می شوید؟!
نخیر. البته سال 65 به بنیاد شهید ایلام مراجعه کردم و گفتند باید مدارک پزشکی را تحویل دهم ولی متاسفانه بیمارستان امام خمینی(ره) در زمان جنگ چندین بار بمباران شده بود و تمام اسناد و مدارک پزشکی از بین رفته است ، به همین خاطر نتوانستم هیچ گونه سندی ارائه دهم و الان تحت پوشش بهزیستی هستم.
وی در ادامه در مورد حرفه اش می گوید: اکنون در کارگاه خیاطی مشغول تولید کالای خواب با جنس تریکو هستیم و 50 نفر مستقیم و زیر مجموعه و بیست نفر غیر مستقیم با من کار می کنند. در اوایل کرونا ما فقط ماسک تولید می کردیم؛ 100هزار ماسک برای شرکت صنعت و معدن و 20 هزار ماسک برای مردم عادی و 2 هزار فی سبیل الله برای خانواده مستضعف تولید و توزیع کردیم، الان هم 100 هزار ماسک آماده فروش و 300 هزار برش داده شده در دست داریم.

این بانوی کارآفرین در پاسخ به این سؤال که چه شد به خیاطی روی آورد، برایمان می گوید: تا زمانی که شوهرم کار می کرد زندگی نسبتا خوب داشتیم آن زمان ما ساکن تهران بودیم (تقریبا 14 سال پیش) وقتی شوهرم از کار افتاده و بیکار شد، دچار مشکل مالی فراوانی شدیم به همین دلیل به ایلام مهاجرت کردیم و به روستای پدری (طولاب بخش سیوان ) آمدیم از همان زمان، برای گذراندن معیشت زندگیمان خیاطی کردم. البته خیاطی بلد بودم، چرخی خریدم و برای زنان و دختران روستا لباس محلی میدوختم و با درآمد خیاطی خرج زندگیمون را در می آوردم.
خانم رویان ادامه می دهد: معجزه زندگی من اینجای داستان رخ داد که وقتی در روستا با یک چرخ خیاطی کار می کردم خواهرم که ساکن تهران بود برایم یک چرخ صنعتی با هزینه خودش خرید و خواست که دوباره به تهران برگردیم! حتی یک خانه برای ما کرایه کرده بود ...اینگونه شد که دوباره به تهران برگشتیم. من در یک کارگاه تولیدی لباس مجلسی و خانگی مشغول به کار شدم البته به صورت روز مزدی کار می کردم،آن زمان خرج زندگیم اینقدر بود که فقط با حقوقم کرایه خانه و خرج خورد و خوراک را در می آوردم و هیچ پس اندازی نداشتم، تا اینکه با کمک یکی از همسایه ها که خودش خیاطی تریکو می کرد - آن زمان تی شرت و شلوار تریکو درآمدش خیلی خوب بود- می کرد من هم به این سمت کشیده شدم و در محل کار او استخدام و مشغول کار شدم، از این جا بود که کم کم درآمدم خوب شد و شروع به پس انداز کردم و بعد از سه سال توانستم، هشت چرخ خیاطی بخرم.

می پرسم شما که وضع مالی تان خوب شد ، چه شد که دوباره به ایلام برگشتید؟ می گوید: وقتی که ایلام بودم می دیدم که خیلی از همشهری هایم بیکارند و از بیکاری رنج می بردند، میخواستم به شهرم برگردم و به شکرانه این هنری که دارم به آنها کمک کنم و هنرم را آموزش بدم تا همه بتوانند روزی مثل من حرفه ای برای پول درآوردن داشته باشند.
کارم را با 8 چرخ خیاطی و راه اندازی یک کارگاه تولیدی آغاز کردم، الحمدالله به مرور زمان، تعداد چرخ ها را افزایش دادم الان 12 چرخ دارم شکر خدا ۷۰ نفر به طور مستقیم و غیر مستقیم با من کار می کنند مهمتر اینکه توانستم در افتتاحیه ۴ کارگاه تولیدی که توسط نیروهای آموزش دیده خودم افتتاح شده است شرکت کنم و این را افتخار خودم می دانم.
این بانوی کارآفرین ایلامی با بیانی که اوج احساس و اخلاص از آن شنیده می شود ادامه می دهد: به خیلی ها از افراد با در اختیار گذاشتن مواد اولیه و معرفی به تولیدی های های معتبر کمک کردم و هم چنین ۴ چرخ خیاطی در اختیار خانم های خانه داری قرار دادم تا دوزندگی کنند و با درآمدش برای امرار معاش خانواده کمک باشند.
وی در پاسخ به این سؤالم که آیا تو این مسیر خانواده هم در کنار شما بودند؟ می گوید: بله شوهرم در حمل بار و خرید به من کمک می کردند و دوتا دخترام پا به پای من کار کردند حتی پیش آمده بیشتر وقت ها در ماه مبارک رمضان تا اذان صبح خیاطی می کردیم ، روحیه و پشتکار و ایمان به خدا هیچ وقت در ما کم نشد بلکه در این مسیر بیشتر و بیشتر شد.

این بانوی خیاط کارآفرین با اشاره به اینکه همه دوستانش به او غبطه می خورند که با این معلولیت توانسته است ضمن کارکردن کارآفرین هم باشد ، می گوید: من کارم را از صفر شروع کردم و همیشه به افراد نیازمند کمک کردم این برکت دعای خیر مردم است که توانسته ام تا اینجا کار را با سربلندی و موفقیت بگذرانم یادم هست که حتی گاهی وسایل خیاطی ام را به کسانی که برایم کار می کردند و مشکل مادی داشتند، قرض می دادم و تا بتوانند شخصا کار کنند و به این صورت هم گامی در راه اشتغال زایی آنها بردارم.

خانم رویان در ادامه به نمایشگاه هایی که از تولیدات خود زده است اشاره می کند و می افزاید: محصولات ما در نمایشگاه های شهرهای مختلف شیراز، کیش ، تهران ، تبریز و بندر عباس به نمایش گذاشته شده اند و مورد استقبال خوب بانوان و خانواده ها قرار گرفته است .
وی گفت وگو را با این جملات که خدا را شکر بنده الان نیاز به وام ندارم و به برکت کارهای خیر و دعای مردم برای راه اندازی تولیدی ام هم هیچی وامی نگرفتم ، ادامه می دهد و می گوید : تنها تقاضای که از مسئولین داریم این است که تولیدات ما را خریداری کنند، ما الان 100 هزار ماسک تولید کردیم و خواهشمندیم به قیمت منصافانه از ما خریداری کنند و در پایان میخواهم به همه بگویم که مشکلات پله اول موفقیت ها است اگر نترسند و با داشتن روحیه ، توکل و امید به خدا و انبیاء حرکت کنند حتما موفق می شوند .
انتهای پیام/*

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
کارآفرینی، معلولیت، خیاطی،
اخبار مرتبط
ارسال نظر
  • مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
  • 1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • 2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
  • 3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اخبار پر بحث
بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
نخستین پایگاه خبری تحلیلی زنان کشور
پست الکترونیکی:
info [at] tanineyas [dot] ir
طراحی و اجرا الکا