گفت وگو با تنها باقی مانده خانواده کیانپور در حمله هوایی بعثی ها / بانوی جانباز چهارمحال و بختیاری: پرونده جانبازان زن در بنیاد شهید خاک می خورد!
1400/12/17 - 10:48
تاریخ و ساعت خبر:
114166
کد خبر:

گفت وگو با تنها باقی مانده خانواده کیانپور در حمله هوایی بعثی ها / بانوی جانباز چهارمحال و بختیاری: پرونده جانبازان زن در بنیاد شهید خاک می خورد!

هر چند در ایران طی سال های مبارزه با رژیم پلهوی و سال های دفاع مقدس زنان بسیاری نقش آفرینی کردند و به درجه جانبازی نائل آمدند اما جایگاه جانبازان زن در این عرصه مغفول مانده است،لیلا کیانپور یکی از این بانوان است که با 30 درصد جانبازی معقتد است در حفظ انقلاب و انتقال آن به نسل های آینده همواره تلاش کند، حتی اگر جایگاهی نداشته باشد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس - چهارمحال و بختیاری- سیده زهرا طاهریان : رژیم بعثی عراق هنگامی که قادر نبود اهداف خود را در مناطق نظامی جنگ علیه ایران پیش ببرد؛ به بمباران مناطق مسکونی و غیر نظامی روی می‌آورد. این حملات بارها و بارها تکرار شد و عده زیادی در این گونه بمباران ها به خاک و خون کشیده شدند. لیلا کیانپور جانباز ۳۰ درصد در زمره افرادی است که در جنگ شهرها جانباز شد. او از ناحیه دست و صورت آسیب دیده است؛ اما اظهار می‌دارد که آسیبی که روح او از این واقع دیدید به مراتب سخت‌تر بود. این جلوه ایثار معتقد است که انسان در سختی هم می‌تواند به خواسته‌هایش برسد و علیرغم مشکلاتی که داشته هیچگاه متوقف نشده و نمی شود.
گفت و گوی تفصیلی ایشان با طنین یاس در ادامه می‌آید:
در خصوص نحوه جانباز شدنتان توضیحاتی را ارائه فرمایید.
بخاطر شغل پدرم از فرخشهر به اهواز مهاجرت کرده بودیم؛ پدرم معاون عقیدتی سیاسی لشکر ۹۲ زرهی اهواز بود.
روز پانزدهم آذر شصت وپنج بود. حدود ساعت ده و نیم صبح صدای آژیر را شنیدیم در این فاصله ۷۲ نقطه اهواز را بمباران کردند و خانه ما مورد اصابت یکی از موشک ها قرار گرفت در این واقعه پنج نفر از اعضای خانواده ام شهید شدند و من تنها بازمانده آن واقعه بودم که از ناحیه دست و صورت آسیب دیدم.
چه زمانی متوجه شهادت اعضای خانواده تان شدید؟
هنگامی که زیر آوار بودیم صدای خواهرم را می شنیدم که سعی در دلداری دادن من و خواهر کوچکترمان داشت. حتی صدای اشهد گفتن خواهرم در دقایق پایانی زندگی‌اش را هم شنیدم. اما فکر نمی کردم که آنها شهید شده باشند. بعد از آواربرداری من را به بیمارستان شهید صدوقی اصفهان انتقال دادند. حدود یک هفته در بیمارستان تنها بودم و هیچ یک از اعضای خانواده ام را ندیدم پس از یک هفته خبر شهادت آنها را شنیدم.
اثرات روحی این واقعه بر شما چگونه بود؟
بعد از این واقعه به قدری از لحاظ روحی آسیب دیده بودم که این آسیب های روحی منجر به مشکلات جسمی شد.و مجبور به تخلیه غده تیروئیدم شدم،قند عصبی و ام اس گرفتم. تمامی این مشکلات بنابر نظر دکتر ناشی از مشکلات عصبی بوده اند.
این عنوان جانبازی در جامعه برای شما چه بازتاب هایی داشت؟
معمولاً حرفی که ما جانبازها و خانواده‌های شهدا می‌شنویم این است که شما به واسطه جانباز بودنتان در کنکور موفق شدید و یا به موقعیت های شغلی دست یافتید.این حرف ها خیلی آزاردهنده هستند زیرا ما جانبازان با سختی فراوانی درس می‌خواندیم بنده در طول سال‌های تحصیلم نیمی از سال را به تحصیل می پرداختم و نیمه دیگر را به معالجه. فارغ از آسیب های روحی و روانی که در غم از دست دادن عزیزانم کشیده بودم این دردهای جسمانی وضعیت سختی را برای من پدید آورده بود؛ اما با این وجود این وقفه تحصیلی نداشتم. درست است که این درصد ها در کنکور به مدد ما آمدند اما اگر علاقه و استعداد نداشته باشیم به این موفقیت ها هم نمیرسیم. شمار کثیری از جانبازان هستند که موفق به تحصیل نشده اند پس نباید استعداد و علاقه ما را نادیده گرفت.
جایگاه یک زن جانباز در جامعه ما از نظر شما چگونه است؟
من گلایه ای که به بنیاد شهید و امور ایثارگران دارم این است که در بنیاد شهید پرونده های جانبازان زن مدت‌هاست که خاک خورده و مغفول مانده اند و متاسفانه ما زنان جانباز شرایط خوبی نداریم و آن توجهی که به مردان جانباز می‌شود به ما نمی شود. این در حالی است که ما زنان جانباز مسئولیت بیشتری بر عهده داریم و حمایت و پرورش فرزندان را هم بر دوش می کشیم.
در مورد تحصیلات و موفقیت های فرهنگی و ورزشی تان توضیح دهید.
پس از از آن واقعه من و مادرم به فرخشهر بازگشتیم و دیپلم را در فرخشهر گرفتم سپس در رشته دینی و عربی فوق دیپلم را از تربیت معلم گرفتم و لیسانس را در رشته الهیات گذراندم و در رشته جغرافیای شهری فوق لیسانس و دکترا را گذراندم. حدود ۱۵ سال در منطقه فلارد لردگان مدیر مدرسه بودم و اکنون در بنیاد شهید بروجن مشغول به کار هستم.
همواره عقیده ام بر این بوده است که سختی ها انسان را در مسیر موفقیت محدود نمی کند و من با وجود مشکلات جسمی و روحی همواره به دنبال علاقه مندی هایم رفته ام. از کودکی علاقه شدیدی به نقاشی کردن داشتم و این هنر را ادامه دادم و توانستم در رشته طراحی و خطاطی مقام اول کشوری را به دست بیاورم در حوزه ورزشی هم فعالیت کرده‌ام و موفق به کسب مقام دوم کشوری تیراندازی با تپانچه شده‌ام. مشکلات از من انسان جسورتری می‌سازد و من این مشکلات را محدودیت نمی‌بینم و همواره در حال رشد توسعه فردی و اجتماعی خود هستند با وجود اینکه برای من به عنوان یک زن جانباز جایگاهی قائل نمی شوند
اما من متوقف نمی شوم و پویایی خود را از دست نمی دهم.من برای حفظ آرمانهای انقلاب وانتقال آن به نسل های آینده همواره در تلاش و حرکت هستم.
انتهای پیام/*

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
گفت وگو با تنها باقی مانده خانواده کیانپور در حمله هوایی عراق / بانوی جانباز اهوازی: پرونده جانبازان زن در بنیاد شهید خاک می خورد!
اخبار مرتبط
ارسال نظر
  • مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
  • 1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • 2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
  • 3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اخبار پر بحث
بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
نخستین پایگاه خبری تحلیلی زنان کشور
پست الکترونیکی:
info [at] tanineyas [dot] ir
طراحی و اجرا الکا