به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس - معصومه کوشکستانی: در بخش اول این یادداشت
حجاب؛ مسئله ای از دیروز تا فردا به بررسی تاریخی مسئله حجاب و پوشش در نزد ایرانیان از دوران باستان تا ظهور اسلام پرداختیم و در این بخش به بررسی حجاب و عفاف در تاریخ انقلاب اسلامی از نخستین روزهای پیروزی انقلاب تا اکنون به انضمام سخنان و نظریات بزرگان در این زمینه می پردازیم.
واگویه حجاب پس از انقلاب
قانون حجاب حدود 6 سال پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در سال 1363 با تصویب مجلس شورای اسلامی اجباری شد.
اگرچه نمی توان با الزام قانون مردم را نسبت به یک حکم دینی علاقمند کرد اما میتوان با الزام قانون در جامعه از ناهنجاری های اخلاقی جلوگیری کرد. فلسفه قانون حجاب یا همان حجاب اجباری در ایران الزام مردم به دین نیست بلکه هدف جلوگیری از بروز مفاسد اخلاقی است.
برخی می گویند: امام قبل از پیروزی انقلاب گفته بود که زنان بی حجاب بیایید و هیچ مشکلی نیست اما بعد از انقلاب حرفش را عوض کرد! که صحبتی سراسر دروغ و افتراست. چرا که اهمیت مسئله حجاب، قبل از پیروزی انقلاب در بیانات امام مطرح شده است.
امام (ره) در 7 دی ماه 1357 در مصاحبه ای درپاریس، خبرنگار از ایشان پرسید، نظر شما راجع به حجاب چیست؟ امام می گویند: در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولي لازم نیست که چادر باشد. بلکه زن ميتواند هر لباسي را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند. ما نميتوانیم و اسلام نميخواهد که زن به عنوان یک شي و یک عروسک در دست ما باشد. اسلام ميخواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انساني جدي و کارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نميدهیم تا زنان فقط شیئي براي مردان و آلت هوس راني باشند.
و در پاسخ به هجمه های ایجاد شده و نظرات مخالف حجاب، 20 روز پس از پیروزی انقلاب در مصاحبه با روزنامهی اطلاعات در این خصوص اتمام حجت کردند و از قم درباره حجاب زنان دستور صادر کردند. در خبری که در این باره در روز 16 اسفند 1357 منتشر شده، آمده: الآن وزارت خانهها… باز همان صورت طاغوت را دارد. این خلاف شرع است. در وزارتخانه های اسلامی نباید معصیت شود. زنها بروند کار کنند، در کارهای اجتماعی شرکت کنند، ولی با حجاب اسلامی.
و بی حجابی
اگرچه حجاب، دستوری قرآنی و تکلیفی دینی است که مخاطبان آن را به سن تکلیف رسیده ها تشکیل می-دهند، اما ماهیت این حکم، اجتماعی است و ازاین رو رعایت یا عدم رعایت آن بروز و ظهور اجتماعی مییابد. از سوی دیگر، اقتضای اطلاقات دلایل احکام فردی و اجتماعی دین آن است که تمام مقررات دینی در جامعه اجرا شود و شارع به رعایت نشدن احکام دین راضی نیست. از لوازم این موضوع آن است که حکومتها در یک جامعه اسلامی در برابر جهتگیری اخلاقی مردم و اجرای احکام شریعت در زندگی اجتماعی مسئولیت دارند و باید به حفظ شئون اجتماع ملتزم باشند و به آموزههای دینی احترام گذارند.
در دولت اسلامی ایران، همان گونه که نمیتواند اجازه شرب خمر علنی را، حتی به پیروان ادیان دیگر بدهد، نمیتواند با رعایت نشدن حجاب در جامعه نیز موافقت کند، زیرا حجاب، فراتر از ادای تکلیف توسط مؤمنان، هنجاری لازم الاجرا در جامعه دینی است.
مطرح شدن موضوع کشف حجاب در ایران که زمزمه آن هم زمان با نفوذ و رواج افکار تجددگرایانه از سالهای نخست پیروزی مشروطه آغاز شد، حدود 25 سال بعد در سال 1314، به دستور رضا شاه پهلوی اجبار و اجرا گردید. پس از سقوط رضاشاه در ایران، با مقاومت علما و متدینان، امکان حضور زنان در جامعه با رعایت حجاب شرعی، فراهم گشت. بر پایه گزارشها، در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی، استفاده از پوشش اسلامی در ایران رشد محسوسی یافت. به نحوی که در آغاز روند انقلاب اسلامی ایران و در راه پیماییها، حجاب نمادی اساسی برای مخالفان حکومت بود و نوعی ابراز نارضایتی و مخالفت با الگوهای تحمیل شده بر زنان در دوران پهلوی به شمار میرفت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) بارها درباره حجاب و اهمیت آن سخن گفتند که برخی از آن ها پاسخ به پرسش درباره شیوه اجرای حکم حجاب در ایران بود. در اسفند 1358، نیز بحث الزامی شدن رعایت حجاب از سوی بانوان در جمهوری اسلامی ایران مطرح شد و بر پایه این دیدگاه فقهی که مخالفت عملی با حکم حجاب میتواند مشمول کیفر تعزیر باشد. در تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی، بیحجابی جرم تلقی شده است و به پیوست آن شخص خاطی مجرم شناخته خواهد شد و برای آن ضمانت اجرایی کیفری مقرر خواهد شد که به پیوست این تبعیت قانونی، برخی مخالفان دخالت حکومت در این زمینه بر آن هستند که پیشگیری از بیحجابی سابقه فقهی و تاریخی ندارد و سیره معصومان، به ویژه پیامبر (ص) و امام علی (ع) که حکومت تشکیل داده بودند، الزام حکومتی حجاب نبوده است و آنان به تذکر و ارشاد بسنده میکرده و هیچگاه برای بیحجابی حکم کیفری صادر نکردهاند.
از این سربند، داد و فغان خیلی از منافقان در آن سوی آب ها به نام دادخواهی زنان در این خصوص همیشه بر بیرق افراشته در حال احتزاز است. نمونه بارز و شاید شاخص سال های اخیر، معصومه علی نژاد یا همان مسیح است که دست مایه تفکران دول غربی شده است.
او که در تا پیش از سال 1380 خبرنگار پارلمانی دولت، روزنامه نگار بوده با گریختن به انگلیس در اردیبهشت 1393 صفحه آزادی یواشکی زنان در ایران را در فیسبوک راهاندازی کرد که در آن زنان ایرانی عکسهایی از خودشان را منتشر کرده و درباره تجربههایشان از نبود آزادی پوشش به همراه آرزوها و خواستههایشان حرف میزنند.
اما به همین جد کفایت نکرد و در حالی که در آن سوی آب ها دایه عزیزتر از مادر شده و به واسطه عنوان دهان پرکن فعال حقوق زنان، دست به تشکیل کمپین های چهارشنبه های سفید زده و دختران این مرز و بوم شهید پرور را تشویق به برداشتن حجاب و نه به حجاب اجباری کرد و کمپین دختران خیابان انقلاب را راه انداخت.
دخترانی که به این پویش پیوستند به نشانه اعتراض به حجاب اجباری در ایران با حرکتی نمادین روسری خود را در خیابان از سر بر داشته و برخی هم در نقاطی از شهر روی سکو رفته و روسری خود را به نشانه اعتراض بر سر چوب زدند که بازتاب جهانی پیدا کرد. ویدا موحد نخستین دختر اغفال شده بود که 2 سال پیش در ۶ دی ۱۳۹۶ در تقاطع خیابان انقلاب اسلامی و خیابان وصال شیرازی تهران در حرکتی نمادین روسری سفیدرنگی را بر سر چوبی کرد و در اعتراض به حجاب اجباری آن را تکان داد. شاپرک شجریزاده، مریم شریعتمداری و چهار دختر پر سر و صدایی بودند که دل به دل اغفال شخصی در ینگه دنیا دادند و ماحصل شان هم حبس شد.
این عمل دختران در جامعه اسلامی تا حدی سر و صدا پیدا کرد که مقام معظم رهبری در ۱۷ اسفند همان سال در جمع مداحان، حق انتخاب دادن به مردم درباره حجاب را نادرست خواند و گفت: «[دشمنان] آنهمه هزینه، فکر و تبلیغات کردند که در نتیجه آن چند دختر فریب بخورند و در گوشه و کنار روسری از سر بردارند و همه تلاشهایشان در این نتیجه کوچک و حقیر خلاصه شد که این، مسئلهای نیست و نظام اسلامی با فردی که در خانه خود و در مقابل نامحرم حجاب ندارد، کاری ندارد، اما کاری که در ملأ عام انجام میشود در واقع کار و تعلیم عمومی است و برای نظام برآمده از اسلام، تکلیف ایجاد میکند.»
و چرایی حجاب
برخی بر این گمان هستند که حجاب موجب سلب حق آزادی که حق طبیعی بشر است می شود و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار می رود و می گویند؛ احترام به حیثیت و شرف انسانی یکی از موارد اعلامیه جهانی حقوق بشر است. هر انسانی چه زن و چه مرد می تواند آزاد باشد، حال تابع هر مذهبی باشد.اجبار زنان به داشتن حجاب و محدود ساختن آنان، بی اعتنایی به حق آزادی ایشان و اهانت به حیثیت انسانی آن و در واقع ظلم فاحش به اوست و زن را اسیر و زندانی کردن به هیچ وجه نباید واقع شود و این ظلم است و باید از میان برود !
در این خصوص باید پاسخ داد،
در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام یک وظیفه است که بر عهده زن نهاده شده است که در برخورد با نامحرم باید کیفیت خاصی از پوشیدن توسط زن مراعات شود. این وظیفه از جانب مرد به زن تحمیل نمی شود. هم چنین با حیثیت و کرامت زن منافاتی ندارد و تجاوز به حقوق او نیست و با حقوق طبیعی که خدا برای زن مقرر کرده، در تضاد نیست.
اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقید سازد که روش خاصی را در پیش بگیرند و طوری عمل کنند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند، چنین مطلبی، زندانی کردن یا بردگی نیست و منافی حیثیت زن و نفی آزادی وی نمی باشد. در کشورهای متمدن جهان نیز یک سری محدودیت ها بنا به مقررات کشورشان وجود دارد و این نص صریح قانون هر کشور است.
و اما این همه تضاد از چه روست؟ در این مقاله، می خواهیم در جد بضاعت به این سوال پاسخ دهیم که حجاب برای چیست؟ آیا حجاب، با آزادی و شرکت در امور مختلف منافات دارد؟ این همه همهمه و شانتاژ به حق است یا ناحق؟
برای پاسخ به این پرسش، نخست باید حجاب را از نظر قرآن و به طور کلی اسلام بررسی نمود، سپس به ارتباط میان حجاب و آزادی پرداخت.
واجب بودن حجاب برای زنان از ضروریات دین مبین اسلام است. واجب بودن حجاب از نظر قرآن، گفتار پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نیز به حکم عقل و اجماع رای فقها و علمای اسلام امری ثابت است. در قرآن، حدود چهار آیه به واجب بودن حجاب دلالت دارد. اما در مورد حفظ عفت و پاسداری از حریم آن، بیش از ده آیه در قرآن وجود دارد.
چهار آیه ای که بر وجوب حجاب برای زنان دلالت دارد عبارتند از آیه: 30 سوره نور، 59، 33 و 23 سوره احزاب، که به هر کدام اشاره می کنیم.
برای بررسی علل حجاب باید به چند مورد اشاره کرد. نخست چشم چرانی مردان و خودآرایی زنان عامل تاکید بر حجاب است.
در مرد غریزه جنسی بسیار قوی است که او را به شدت به زن علاقه مند می کند. اگر این غریزه کنترل و اشباع نگردد، موجب انحرافات و پیامدهای ویرانگر خواهد شد و به دنبال چشم چرانی، ارتباط های نامشروع و فسادهای دیگر هویدا می شود. از سوی دیگر، زنان میل به خودآرایی و تمایل به نمایش خود و ظرافت های بدن شان دارند و اگر عفت درونی و کنترلی نباشد، تا جایی پیش می روند که می خواهند عریان باشند. در این راستا، اگر در جامعه ای عفت و پوشش توسط زنان رعایت نگردد، دود آن به چشم همگان خواهد رفت و زمینه سازی برای بسیاری از جرایم ایجاد خواهد شد. حجاب و پوشش مانند سدی است که جلوی ظلم و ستم و تجاوز به حقوق زن را می گیرد.
نکته بعدی، حفظ حرمت و کرامت زن است. زن در شرافت، حقوق و شخصیت انسانی با مردان برابر است. پس نباید به او همانند یک کالای تبلیغاتی برای جلب مشتری نگاه کرد. حجاب عاملی است که جلوی این نگاه ها را می گیرد؛ نیز مانع از هم پاشیدگی خانواده ها می شود. دروی از برزخ جهنمی دلیل دیگری است. در آخرالزمان که بدترین زمان هاست، زنان بی حجاب و برهنه آشکار می شوند که با زینت و آرایش بیرون می آیند. آنان از مرز دین خارج شده و در فتنه ها وارد گشته و به سوی شهوت ها تمایل و شتاب دارند. حرام ها را حلال می کنند و سرانجام در دوزخ گرفتار عذاب ابدی خواهند شد.
پوشش، مهم ترین عامل تعدیل و کاهش این میل می باشد. امام علی(ع) می فرمایند: زَکاةُ الجمالِ، العفاف؛ زکات زیبایی، عفاف است. زیبایی زن یک نوع سرمایه است که باید به جا و درست مصرف شود. زکات این زیبایی، پوشش و عفاف است. امتناع از جلوه گری در مقابل نامحرم، موجب کنترل این غریزه و حفظ حریم شده، با خواهش های نفسانی زن و مرد مبارزه می شود. وقتی زن خود را در مقابل خواهش های نفسانی بیمه نمود و خویش را کنترل کرد، زمینه برای رشد تعالی زن فراهم می شود و موجب تهذیب نفس زن و به طور کلی اجتماع خواهد شد و زن می تواند جامعه را بسازد.
جواز حضور در اجتماع شاید یکی از دغدغه های اصلی دنیای امروزی باشد. کنار گذاردن زنان، نادیده گرفتن حضور فعال نیمی از جامعه می باشد. عدم استفاده از نظرات کاری آنان موجب انتقال مسئولیت شان بر نیمه دیگر جامعه می شود. هر گاه نیمه دیگر از این مهم به خوبی بر نیاید، جامعه دچار رکود و ازهم پاشیدگی می-شود. راه حل این است که زنان با پوشش درست، هم جواز حضور در اجتماع را پیدا کنند و هم از فساد و تباهی جامعه جلوگیری شود. و خیلی دلایلی دیگر از عوامل اصلی دستور اسلام درباره حجاب است که کنون فضایی برای پر و بال دادن به آن نیست.
و راه حل
انسان ها باید همواره ایمان عمیق به خداوند داشته باشند. ایمانی که با هیچ کدام از لذات دنیوی گسسته نگردد. در نتیجه زن، خودآرایی و خودنمایی را بسیار زشت تلقی کند و خود را در برابر این امور بزرگ ببیند. از این سربند تقویت اعتقادات و ایمان یکی از دلایل اصلی مبارزه با بی حجابی و بدحجابی قلمداد می شود.
احیای ارزش های اصیل اسلامی و شناساندن آن به زن مسلمان و تعقل در آن، از دیگر راه های مبارزه با بدحجابی است. وقتی زن مسلمان بداند آن چه که اسلام به او عرضه کرده، ارزش است و به صلاح او، قلب و جان خود را از هر نوع آلودگی، پیراسته می سازد و هرگز تن خود را آراسته به ظواهر فریبنده برای حضور در بابر نامحرم قرار نمی دهد.
عامل مهم دیگر برای بستن راه نفوذ در بین زنان جامعه، نشان دادن هر چه بیش تر الگوهای اسلامی مانند زندگانی حضرت زهرا(س) و فرزند گرانقدرش به زنان است که بدانند با حفظ حجاب، هویت و شخصیت خود هم می توان سرآمد زنان عالم شد.
دیدگاه مقبولان
یکی از دلایل عقلی حجاب از نظر اندیشمندان اسلامی، مسئله آزادی فکر است، از آن جا که یکی از ویژگیهای شخصیتی زنان، توجه به ظاهر و آراستگی خود میباشد، نبود پوشش مناسب موجب ایجاد مشغولیت ذهنی برای زنان شده و آنان را درگیر ظاهر خود میکند. از طرفی برهنگی تاثیر بسیاری در تحریک شهوت داشته و مسلم است که وقتی افراد درگیر شهوت خود باشند، دچار مشغولیت فکر شده و از آزادی فکر جهت نیل به اهداف علمی و انسانی بازمیمانند و دین اسلام با ضروری دانستن حجاب، از اینکه زن تنها وسیلهای برای رفع شهوت باشد، جلوگیری کرده است.
در این راستا، مرتضی مطهری، دانشمند و فیلسوف اسلامی، استحکام خانوادگی را یکی از مهمترین دلایل عقلی حجاب میداند، او معتقد است: برهنگی و نبود پوشش مناسب عامل آزادی روابط جنسی و در نتیجه ولنگاری و بی بندوباری جنسی است و همین موجب تضعیف روابط زوجین شده و زندگی آنها را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد و ادامه می دهد: تفاوت آن جامعه که روابط جنسی را محدود میکند به محیط خانوادگی و کادر ازدواج قانونی، با اجتماعی که روابط آزاد در آن اجازه داده میشود این است که، ازدواج در اجتماع اول پایان انتظار و محرومیت، و در اجتماع دوم آغاز محرومیت و محدودیت است.
اندیشمندان دینی، با اشاره به اینکه حجاب یکی از میراث ملی ایران است و در دوران قبل از اسلام وجود داشته در این خصوص بارها سخن رانده اند. عبدالله جوادی آملی، بیان کرده است: حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند.
یکی از دلایلی که برای ضرورت حجاب مطرح شده است، موضوع محفوظ بودن چیزهایی است که گرانبهاتر هستند، خطبای اسلامی همواره با تمسک به این موضوع، بحث حجاب را مطرح میساختهاند، در مبحث حجاب سید ابوالحسن مهدوی آمدهاست: عقل میگوید هر شخص یا شی، هر چه ارزشمندتر باشد، باید محفوظتر باشد؛ مثلا چرا هزار نیروی امنیتی، از فلان رئیسجمهور دنیا حفاظت میکنند؟ آیا با این حفاظت، او را محدود میکنند؟ نه! اتفاقاً با این کار به او آزادی میبخشند تا بتواند بدون مزاحمت و خطر به وظیفه اصلیاش که اداره کشور است، بپردازد. نوع پوشش میتواند تأثیر زیادی در حفظ یا نابودی اصل حیا داشته باشد. او میگوید رابطه حیا و پوشش مانند رابطه شاخ و برگ با ریشه درخت است. ریشه، باعث به وجود آمدن شاخ و برگ و همچنین شاخ و برگ موجب محکم شدن ریشه میگردد. او با بیان این مثال میگوید؛ حیا، نیازِ به پوشش را در وجود شخص پدیدار و پوشش موجب استحکام و تقویت حیا میشود
همچنین بنفشه حجازی، پژوهشگر تاریخ زنان ایران، در کتاب زن به ظن تاریخ، مینویسد: لباسهای زنان در دوره اشکانی پیراهنی بلند تا به روی زمین، گشاد، پُرچین، آستین دار یا بدون آستین و یقه راست بودهاست، پیراهنی دیگر داشتهاند که روی اولی میپوشیدند، قد این نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بودهاست، روی این دو پیراهن، چادری سر میکردهاند. زنان عهد ساسانی گاهی چادر گشاد پرچین به سر میکردند که تا به وسط ساق پا میرسیدهاست.
محسن قرائتی در تفسیر سوره حجرات میگوید: زنان ودخترانی که به اسم آزادی، به هر شکلی خود را در معرض دید دیگران قرار میدهند، اگر چند دقیقه و تنها چند دقیقه با خود فکر کنند، حتی اگر مسلمان نباشند، عقل و علم ایشان، آنان را به سوی پاکی و عفت و پوشش دعوت خواهد کرد.
انتهای پیام/*