ویژگی ثابت برای قهرمانان فیلم‌های ایرانی/ زنان قهرمانند یا مردان
1398/11/30 - 13:06
تاریخ و ساعت خبر:
38482
کد خبر:

ویژگی ثابت برای قهرمانان فیلم‌های ایرانی/ زنان قهرمانند یا مردان

زنان گاهی در سایه مردان نقش هایی ایفا می کنند و گاهی نیز اصلا سایه ای وجود ندارد و شخصیت یک زن در فیلم نادیده گرفته می شود. با این حال می توان به فیلم هایی دل خوش بود که نقش اول داستان ، متأثر از وجود یک زن تغییر می کند و یا داستان را جلو می برد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس - تاریخچه سینما، تعداد فیلم هایی که توانستند در یادها باقی بمانند و یادگاری از این پرده نقره ای بر تارک ذهن بگذارند ، به انگشتان دست هم نمی رسد اما نمی توان به خاطر فراموشی تماشاگران از محتوای فیلم ها غافل شد. در سال های اخیر که تماشاگران سینما رشد بیشتری داشته و بلیت های جشنواره فیلم فجر در چشم به هم زدنی توسط علاقه مندان به فروش می رسد باید دید که فیلم ها تا چه میزان با استاندارد ها و هنجارهای جامعه هم خوانی دارند.
در پرونده زنان در قاب فیلم فجر به بررسی نقش و حضور زنان در فیلم های منتخب و راه یافته به بزرگترین فستیوال سینمایی کشور یعنی سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر را بررسی می کنیم.
قهرمان بدون سایه یک زن
یکی از فیلم های نگاه نو به کارگردانی امیر عباس ربیعی لباس شخصی است .یکی دیگر از فیلم‌های تاریخی که در ژانر دفاع مقدس و بدون حضور فعال یک بازیگر زن به نمایش گذاشته می شود. محور اصلی لباس شخصی تحقیقات اطلاعاتی درباره توده ها وحزب های مختلف است و به همین دلیل ، نمی توان انتظار یک بازیگر زن در نقش اصلی یا مکمل را داشت اما در قسمت های مختلف ماجرا هم زنان ، جایگاه ویژه ای ندارند و جز در چند سکانس ، در بیشتر سکانس ها شاهد یک فیلم مردانه هستیم. معدود زنان این فیلم هم آن قدر نقش کوچک و شخصیت مبهمی دارند که نمی توان اظهار نظری درباره آنها داشت. در کل لباس شخصی مانند روز صفر یک فیلم برای رشادت مردان است، فیلمی که می شد سایه زنی جسور و با اعتماد به نفس را در پشت قاب سوپر من داستان ببینیم اما در کمال بی انصافی و البته سلیقه کارگردان ، زنان در بستر تاریخی این قصه حذف شده اند.
زنی که دست کمی از قهرمان قصه ندارد
فیلم خروج به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا از فیلم هایی است که کارگردان در لابه لای پرداخت شخصیت های اصلی برای زنان جایگاه ویژه ای در نظر گرفته است. زنی که با وجود سن بالا ، به جای خانه نشینی ، طی طریق را بر می گزیند و دوشادوش مردان راهی سخت را طی می کند. این زن ، کسی است که با وجود اظهار نظرهای مردان و یا حتی ممانعت آنها برای انجام تصمیمی که گرفته است ، بازهم از پا نمی نشیند و در تصمیمش قاطع است . این زن نشان می دهد که شخصیت مستقل اجتماعی فقط به بافت جامعه مدرن وابسته نیست و زنانی متعلق به نسل های گذشته هستند که در زمانی که زن را برای مطبخ مفید می دانستند و آنها را از فعالیت اجتماعی منع می کردند، توانستند نمادی از قدرت و شکوه یک زن باشند. زن در خروج ، دست کمی از قهرمان قصه ندارد . او زیر بار ذلت و منت نمی رود، اجازه نمی دهد تا کسی به حریمش تجاوز کند و در مقابل دست درازی و توهین کوتاه نمی آید. کارگردان در این فیلم، توانسته ، هم نقش و پرداخت مناسبی برای شخصیت زن داستان داشته باشد و هم ارزش و احترام در خور زنان جسور و شجاع را به نمایش بگذارد.
تأثیر حضور یک زن در زندگی یک مرد
انتظاری که از آتابای که کارگردانی آن را یک زن بر عهده دارد، وجود دارد این است که خط اصلی داستان و شخصیت اصلی فیلم، به زنان ارتباط داشته باشد اما نویسنده و کارگردان با هوشمندی هر چه تمام تر، شخصیت مرد را تحت الشعاع زنان زندگی اش قرار داده است و سایه تأثیرات و احساسات زنانی که مرد به آنها وابسته است در تغیرات رفتاری او کاملا مشهود است. شخصیت اول داستان با شکست عشقی که در جوانی داشته است ، تبدیل به مردی به اصطلاح زن گریز می شود که رابطه با زنان را صرفا برای ارضای نیازهای جنسی و جسمی می بیند. با دیدن عشق و رابطه نوپای برادرزاده نوجوانش ، دوباره آتش زیر خاکستر انکار و فراموشی اش روشن می شود اما خود را ناخواستنی می بیند. طرد شدگی اش در جوانی ، زخمی را در وجودش ایجاد کرده که دوباره گریبان احساسش را می گیرد و اعتماد به نفس عاشق یک زن بی نقص شدن را ندارد به همین دلیل وقتی می بیند که معشوقه اش ، یک شکست عشقی و بیماری را در تاریخچه زندگیش دارد ، جسارت ابراز علاقه پیدا می کند. در حالی که این نوع دوست داشتن برای زن این پیام را دارد که تو را به خاطر نقص هایت دوست دارم و این درست چیزی است که یک زن از شنیدن آن بیزار است و علاقه دارد که معشوقش به او زیبایی ها وکمالاتش را نشان دهد تا مشکلات و نقص هایش. آتابای یک قصه لطیف از ابعادی از زندگی زنان است که روح و حیات به اطرافیانشان می بخشند.
نمایش تعارض با زخم خوردن از یک زن
ریست یا تعارض از جمله فیلم های معناگرای سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر است. فیلمی که محمد رضا لطفی ، آن را کارگردانی کرده است و به دنیای درون یک مرد منزوی و تنها می پردازد.در این فیلم هم مانند آتابای شخصیت اول داستان با تله بی ارزشی که ترک کردن همسر سابقش به آن دامن زده است ، در دنیایی زیست می کند که هر بار روایت متفاوتی از آنچه گذشته است را ارائه می دهد. در تعارض با دو زن مواجهیم . زنی که در گذشته با رفتارش ، به شخصیت مرد آسیب زده و او را رها کرده است و زنی که برای کمک به روند درمانی مرد ، نقش همسر سابق او را ایفا می کند تا بتواند به بهبود مرد کمک کند. در این فیلم مادری را می بینیم که به واسطه وابستگی بیش از حد به فرزندش ، موجب شده که او شخصیت رشد یافته ای نداشته باشد و حلقه اتصالش به دنیای تجرد و طفیلی مادر بودن گسسته نشده است. در تعارض ، سیر تغییرات رفتاری شخصیت اول فیلم را شاهد هستیم که رفتاری که با او در کودکی و نوجوانی شده است ، محرکی قوی برای تغییرات رفتاری اش در میانسالی شده است و رها شدن توسط تنها زنی که در زندگیش نقش معشوقه را برایش داشته است او را به روان پریشی و جنونی می رساند که به راحتی درمان نمی شود.
زنان کمرنگ تر از پدران
فیلم پدران به کارگردانی سالم صلواتی یک فیلم خانوادگی است. این فیلم درباره ارتباط پدر و فرزندان است و چون ژانر فیلم ، خانوادگی است ، انتظار می رود که زنان به عنوان یکی از ستون های اصلی بنیان خانواده نقش پررنگی ایفا کنند. در این فیلم ، بیشتر از آنکه به نقش مادر پرداخته شود، تقابل پدران و نقش آنها در تربیت فرزندان بررسی می شود اما گره و حلقه مفقوده معمایی است که پدران را در گیر خود کرده است. این حلقه مفقوده دختری دانشجو است که از فاصله مکانی با خانواده اش ، استفاده کرده و آزادی هایی را تجربه می کند که بیشتر به بی بند و باری شباهت دارد. این دختر، ظاهری ساده دارد و از خوش باوری پدرش سوء استفاده می کند و زندگی تجردی در شهر شلوغ ، آن قدر او را درگیر ظواهر و زرق و برق می کند که فراموش می کند چه سابقه خانوادگی و چه باورهای اعتقادی دارد. مادران در این فیلم هم ابزاری برای نمایش احساسات و محرکی برای انتقام جویی و یا چاره جویی مردان هستند.
کشمکش بر سر یک زن
من می ترسم بهنام بهزادی قصه ترس و قصه عکس ترس یعنی جسارت بی حد واندازه است . در این فیلم هم پای یک زن در میان است . زنی که دوست داشتنش چه از سر هوس و چه از عشق ، دست مایه این درام می شود. در این فیلم زنی را می بینیم که باوجود دلبستگی به معشوقش ، راه مهاجرت را انتخاب می کند. او در کشمکش بین احساس و منطقش درگیر است و حتی وقتی مرد از او می خواهد که بماند، بازهم نمی پذیرد. نقطه اوج ماجرا اینجاست که زنی وسوسه ای برای دو مرد می شود و یک جنگ نا برابر بین آنها شکل می دهد اما پایش را از ماجرا بیرون می کشد و آتش شعله ور انتقام و حسادت ، همچنان بین دو مرد وجود دارد. مثل تمام افسانه ها و اسطوره های تاریخی که جنگ های قومی ، قبیله ای به خاطر یک شاهزاده یا پرنسس صورت می گرفت ؛ در این فیلم هم شاهد نمونه تقلیل یافته این موضوع هستیم . در من می ترسم ، سعی شده تا زن بیشتر از اینکه حالت اغوا کننده داشته باشد ، یک انسان فارغ از جنسیت باشد . با این حال در این فیلم ، نیز شاهد یک زن موفق و تأثیر گذار نیستیم و سایر نقش های زن نیز یا قربانی و بازیچه دست مرد هوس باز هستند یا دختری از طبقه فرو دست جامعه که برای رسیدن به آرزوهایش ، دل به مردان مسن و پولدار می بازد.
با توجه به آنچه گفته شد ، زنان گاهی در سایه مردان نقش هایی ایفا می کنند و گاهی نیز اصلا سایه ای وجود ندارد و شخصیت یک زن در فیلم نادیده گرفته می شود. با این حال می توان به فیلم هایی دل خوش بود که نقش اول داستان ، متأثر از وجود یک زن تغییر می کند و یا داستان را جلو می برد.
فارس
انتهای پیام/

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
فیلم ایران، زنان قهرمان، مردان قهرمان،
اخبار مرتبط
ارسال نظر
  • مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
  • 1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • 2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
  • 3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اخبار پر بحث
بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
نخستین پایگاه خبری تحلیلی زنان کشور
پست الکترونیکی:
info [at] tanineyas [dot] ir
طراحی و اجرا الکا