به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس - در شماره یک گزارش جمعیت ایران به ضمن اشاره به ماهیت و هویت طراحان « کاهش شدید جمعیت» در جهان به اینکه اشاره کردیم که ایران با اجرای سیاست های جمعیتی و با شعارهایی که بر روی فرهنگ فرزند کمتر زندگی بهتر تأکید داشت، توانست راهی را که باید در کاهش جمعیت طی 30 سال طی می کرد در کمتر از 10-12 سال بپیماید و در این میان به عنوان یک الگوی موفق به جهان هدف معرفی شود در حالیکه وقتی مسئولین دولتی ما در حال اجرای دستورالعمل های کاهش جمعیت بودند و به این توهم موفقیت در حد الگوشدن در کم کردن نرخ موالید به خود می بالیدند، کشورهایی نظیر آمریکا که خود مبدع این سیاست بودند نه تنها آن را اجرایی نکردند ، بلکه در برابر گفته شدن و رسانه ای شدن این سیاست جمعیتی مقاومت به خرج دادند!
در آن سال ها که کاهش جمعیت با شعار «زندگی بهتر فرزند کمتر» بر روی فرهنگ فرزندآوری خانواده های ایرانی کار می کرد و به نوعی با تحقیر خانواده های پرجمعیت، فرزند چهارم را از امکانات دولتی و بیمه محروم می کرد، به مخیله ی هیچ کسی نمی رسید که تشویق مردم به سه فرزندی و بعد عملیاتی سازی «ایست دو فرزند کافیست» کار را به آنجا بکشاند که تک فرزندی نماد ترقی و متمدن زیستن شود و چندی بعد هم شاهد تشکیل خانواده هایی باشیم که به شرط بچه دار نشدن تشکیل می شوند یا سگ و گربه را فرزند خود می خوانند.
بیشتر بخوانید:
تراژدی کاهش جمعیت در ایران، چرایی وقع و پیامدهای آن
طراحی نقشه کاهش شدید جمعیت در آمریکا ؛ منفی شدن نرخ باروری در ایران!
یکی از زیباترین لحظات که بعد از ازدواج برای پسر و دختر به وجود می آید، لحظه تولد فرزندشان و آویختن گردن آویز پدر و مادری است اما حال که قرار است فرزندی به دنیا نیاید؛ دیگر تمایل به آویختن گردن آویز پدری و مادری برای مردان و زنان ایرانی مفهومی ندارد؛ حتی تشکیل خانواده و تأهل در مرکز فراموشی و بی توجهی قرار می گیرد! از این رو ایران اسلامی از اواخر دهه 60 تا به امروز که توانسته است رکود کمترین میزان موالید 30 سال گذشته را با حفظ رشد منفی 14 درصدی برای چهارمین سال متوالی حفظ کند، سیاست های غلط کنترل جمعیت را ادامه می دهد! به طوری که پیش بینی ها در این زمینه گویای این واقعیت تلخ است که رشد جمعیت در ایران ۱۴۰۰، صفر میشود و ۱۴ درصد از خانوادههای ایرانی بدون فرزند زندگی میکنند و جمعیت سالمند کشور ۱۰ درصد افزایش خواهد یافت!
تراژدی کاهش جمعیت در ایران نه تنها باعث دلنگرانی دل سوزان کشور و نظام شده است بلکه بهت و حیرت پژوهشکده های معتبر و مجلات تخصصی حوزه جمعیت جهان را نیز برانگیخته است! بر اساس پژوهشهای هفتهنامه پزشکی لنست، جمعیت ایران در سال ۲۱۰۰ به ۷۰ میلیون نفر خواهد رسید؛ پیک جمعیتی در ایران در ۲۰۴۹ خواهد بود که به جمعیت ۹۵.۳۲ میلیون نفر خواهد رسید؛ نرخ باروری نیز از ۱.۷۳ فرزند به ازای هر زن به ۱.۵۵ فرزند سقوط میکند.
بر اساس این مقاله؛ در سال 2100، پنج کشور پرجمعیت دنیا؛ هند (1.09 میلیارد)، نیجریه (791 میلیون)، چین (732 میلیون)، آمریکا (336 میلیون) و پاکستان ( 248 میلیون) خواهند بود که بنابر گفته قبلی از ابتدا با اجرای سیاست های ضدجمعیتی مخالف بودند.
چیزی که در این بین از اهمیت بالایی برخوردار است هوشیاری و میزان آگاهی رهبر معظم انقلاب اسلامی به این مسئله و تذکرات مکرر 20ساله ایشان به ضرورت افزایش جمعیت است که متأسفانه به نظر می رسد، عامدانه کمتر مورد توجه قرار گرفته و حتی برنامه هایی با زاویه مشخص – کاهش جمعیت - نسبت به توصیه های ایشان – افزایش جمعیت- صورت می گیرد .
در آخرین فرمایشات رهبر انقلاب اسلامی که به صورت ویدئو کنفرانس با اعضای یازدهمین مجلس شورای اسلامی برگزار شد ایشان یک بار دیگر به اهمیت افزایش جمعیت اشاره کردند و فرمودند: «تآکیدهای من در سالهای گذشته تأثیری نداشته است.»
این به راستی خجالت آور است! دکتر صالح قاسمی نویسنده کتاب جنگ جهانی جمعیت در اینباره با اشاره به آمار و ارقامی بهت برانگیز می گوید: « براساس آمارها در طول 6 سال بعد از ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت، شاخصهای جمعیتی همچنان روند کاهشی خود را با یک شیب تند ادامه میدهند! تعداد تولدهای کل کشور از سال 1394 مشخصاً شروع به کاهش کرده و رفتهرفته به میزان کاهش آنها افزوده میشود؛ ما از یکمیلیون و 570هزار تولد در سال 1394 به یکمیلیون و 196هزار تولد در سال 1398 رسیدهایم! بهعبارتی رکورد کاهش تعداد تولدها در سال 1398 با کاهش 170هزار تولد شکست! و احتمالاً در سال 1399 نیز رکورد تازهای در این رابطه خواهیم داشت؛ این آمارها حاکی از آن است که در شرایط جمعیتی مطلوبی قرار نداریم.»
وی می گوید: « سخنان اخیر مقام معظم رهبری بهنوعی گلهمندی و نارضایتی از دولت و مجلس در حوزه جمعیت بوده است که باید جدی گرفته شود؛ اگر مجلس در ادعای انقلابیگری خودش صادق است، باید فوراً به این عرصه ورود کند و وظیفه قانونی خودش را در مورد قانونگذاری برای فرزندآوری به اجرا درآورد.»
حال سؤال اصلی اینجاست که مجلس چه باید بکند تا پادزهری بر ادامه نادرست سیاست های جمعیتی کشور باشد، قطعا هستند کشورهایی که در بالابردن نرخ تولد موفق عمل کرده اند، کشورهایی نظیر فرانسه، روسیه و انگلیس که با وضع قوانین تشویقی و برداشتن موانع و قوانین ضدجمعیتی و هر آنجه موجب می شده است که زوج ها تمایلی به فرزندآروی نداشته باشند، خانواده ها را به فرزند اوری بیشتر تشویق کرده اند.
مشوقهای فرزندآوری در روسیه
مطابق با آمار انتشاریافته، تنها ۶.۵ درصد از خانوادههای روسی، دو فرزند یا بیشتر دارند که برای این کشور که جمعیتی در حدود ۱۴۳ میلیون نفر دارد نگرانکننده تلقی میشود. اجرای برنامه کلان مشوقهای فرزندآوری در روسیه که از سال ۲۰۰۷ و همزمان با دومین دوره ریاستجمهوری ولادیمیر پوتین و تحت حمایت وی، آغاز شد، نتایج موفقیتآمیزی داشته است.
دولت روسیه در برنامه ملی و مصوب «سرمایه مادری» (Mother Capital)، برای تولد فرزندان دوم و سوم، جوایز فرزندآوری برقرار کرد. دولت فدرال روسیه، برای فرزندان بیشتر، اعطای نشان دولتی «شکوه والدین» (Order of Parental Glory) را در نظر گرفته است.
مشوقهای فرزندآوری در آلمان
دولت آلمان، در راستای سیاستهای تشویقی خود که بهمنظور افزایش جمعیت این کشور صورت میپذیرد، به پدران و مادران شاغلی که به دلیل تولد فرزند خود (بهواسطه مرخصی)، دستمزدی دریافت نکردهاند، کمک مالی اعطا میکند. مطابق این کمک مالی، این پدران و مادران، دوسوم دستمزد خود را با افزایش ۲.۳۷۵ دلاری در هرماه از دولت دریافت میکنند و کسانی که حقوق پایینتری میگرفتند، در این برهه زمانی، ۱۰۰ درصد حقوق خود را از دولت دریافت میکنند. با تولد فرزند، یکی از والدین میتواند ۱۲ ماه درخواست مرخصی نماید؛ بدون آنکه دغدغه ازدست دادن منصب پیشین خود را داشته باشد.
مشوقهای فرزندآوری در فرانسه
نهادهای ذیربط در فرانسه، با اتخاذ سیاستهای تشویقی جهت بالا بردن نرخ رشد جمعیت این کشور، به هر فرزند تازه متولدشده، یارانهای اختصاص میدهند که تقریباً برابر با کمک مالی است که آلمانیها به خانوادههای آلمانی پرداخت میکنند و دراثنای مطالب فوق مطرح شد.
علاوه بر آن، در فرانسه، مراکز کودکیاری ارزانقیمتی وجود دارد که از فرزندان خانوادهها تا سنین شش تا هفتسالگی مراقبت و نگهداری به عمل میآورند. سبد کالا و همچنین کاهش اخذ مالیات و استفاده از امکانات دولتی برای فرزندان و خانوادهها در نظر گرفته میشود و در صورت استخدام خدمتکار برای خانوادههایی که دارای فرزند شدهاند، دولت تا حدی، هزینه خدمتکار را تقبل میکند.
برای جمعیت ایران چه می توان کرد؟
حال هر چند که کشور ما در بحران اقتصادی شدیدی به دلیل تحریم های ظالمانه قرار دارد و همین مسئله اقتصاد برای برخی از زوج ها دلیل اصلی عدم فرزند اوری محسوب می شود و به تبع آن شاید دولت نتواند از بسته های حمایتی مالی زیادی برای زوج ها رونمایی کند اما به هر حال با وضع قوانین تسهیل کار برای مادران شاغل یا تمهیداتی برای ساعات کاری پدران در روزها و ماه های اولیه توید نوزاد، می توانند در این مسیر گام های جدی بردارد.
قطعا در کنار دولت، مجلس و سازمان برنامه و بودجه نیز در زمینه کاهش جمعیت مقصر هستند و به تبع می توانند راهگشا هم باشند چرا که متأسفانه در حوزه قانونگذاری نیز در مجلس نهم و دهم شاهد یک غفلت عجیب بوده ایم و آن هم بی توجهی به قرار دادن موضوع جمعیت در دستور کار مجلس بود و هست! برای مثال همچنان شاهد این مسئله هستیم که "طرح جمعیت و تعالی خانواده" بدون اینکه تصویب شود، در مجلس سرگردان است! از طرفی قوانین لازم نیز تصویب نشدهاند؛ همزمان قوه مجریه، اجرای سیاستهای جمعیتی را در دستور کار قرار نداده است و همچنان مقررات ضدجمعیتی تصویب میکند! با اینکه رهبر معظم انقلاب نسبت به این تحولات، اظهار نگرانی میکنند، نتیجه این روند مواجهه با شاخصهای کاهشی است؛ این باعث میشود که نتیجه ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت و تأکیدات رهبر معظم انقلاب به ثمر ننشیند.
انتهای پیام/*